هر علمی دارای موضوع، احوال و مبادی تصوری و تصدیقی است که رابطه احوال موضوع را با موضوع روشن می نمایند، علم عرفان نیز از این قاعده خارج نیست، لیکن عرفان قبل از جناب محیی الدین العربی این چنین معرفی نشده بود، بلکه جنبه علمی و تصوف، که امروزه از آن به عرفان عملی تعبیر میکنیم، بر آن غالب بود، این مطالب بدیهی است که موضوعات عرفانی و مطالب عرفان نظری به صورت رساله های جدا از یکدیگر مورد نظر عارفان قبل از محیی الدین قرار داشته، لیکن علم عرفان به خصوص در بیان توحید، ولایت و انسان کامل با ظهور محیی الدین در ساحت عرفان، چنان اوجی گرفت که با وضع پیش از خود کمتر شباهتی دارد، اندیشه علم و عرفان تحولی عظیم یافت...