کانت به عنوان برجسته ترین «اسوه روشنگری اروپایی» مابعد الطبیعه را دشوارترین و گریز ناپذیرترین همه ی پژوهش های آدمی می داند. او تمامی مراحل عمر فلسفه ورزی مسئولانه خود را صرف مشخص کردن توانایی های شناختی انسان و جلوگیری از گزافه گویی درباره سه موضوع نفس، جهان و خدانمود. کانت با ارزیابی دقیق سه قوه ی حس، فهم و عقل و جایگاه هریک از آن ها، تمامی مابعدالطبیعه سنتی و جزمی را به چالش کشید. اما نقد فوق به معنای نفی مابعدالطبیعه نیست. برای کانت سنجش عقل نظری و نشان دادن مابعدالطبیعه ممکن و مابعدالطبیعه ناممکن مقدمه ای است تا ثابت کند که حوزه عقل عملی یگانه مرجع و محل تاسیس آن چیزی است که مابعدالطبیعه سنتی و جزمی قادر به اثبات آن نیست؛ یعنی مابعدالطبیعه ی مابعدالطبیعه این علمی اجتناب ناپذیر است که باید با طرحی بدیع ساخته شود هرچند که ممکن است کسانی برای مدتی در برابر آن مقاومت نمایند. کتاب حاضر می کوشد تلاش مزبور را به صورتی منسجم شرح داده و در برخی از موارد با ارجاع به نظرات اندیشمندانی نظیر شوپنهاور و هایدگر و ... آن را نقد نماید.
کتاب کانت و مابعد الطبیعه