ظرم فکر ما (ذهن ما مانند یک کمد است هر چیزی که تازه و نو باشد، می رود در کمد فکر ما، شاید این کمد قفلی داشته باشد تا هیچ کس از فکر در کله ما باخبر نشود، شاید خیلی ها قفل کمد فکر من را داشته باشند تا بتوانند چیزهای جدید بگذارند در کمد، پس خودم چی؟ یعنی خودم هم می توانم تنهایی یاد بگیرم؟ خب خودم تنهایی بازی منچ را یاد گرفتم و مهره ها را روی صفحه چیدم، از روی عکس جعبه اش! یعنی می شود خودم فکر کنم و یاد بگیرم؟ از کجا بفهمم درست یاد گرفتم؟ اگر یک اتفاقی بیفتد یا کاری کنم که یاد نگیرم چه؟ مانند ماسکی که نمی گذارد حرف بزنه، یک ماسکی بکشم رو سرم و نتوانم یاد بگیرم. گاهی فکر می کنم ماسک من مانند یک قفل است و باید کلیدی داشته باشد.