این واقعیت که مشغول خواندن این کتابی یعنی چیزی دستگیرت می شود. شاید بیهودگی پیشامدی خاص آشکار شده و در نتیجه روزنی کوچک به روی تو گشوده شده است. روزنی در آنچه از آن مطمئن نیستی اما احساس اش کرده ای. این پیشامد زمانی اتفاق افتاده است که آدم مهمی در زندگی ات اندکی پایش را از گلیمش درازتر کرده است و تو بالاخره به خودت گفته ای: این طبیعی نیست. چرا این آشغال را تحمل می کنم؟