ویلف خیلی نگران است. در مورد خیلی چیزها و خب، اگر کاملا صادق باشیم، او تقریبا نگران همه چیز است. به عنوان مثال حیوانات شکم پر. و کره بادام زمینی نیز او را عصبی می کند. و در مورد آن حشرات افتضاحی که به جای چشم، چیزهای حس کننده ای دارند؟ خوب، آنها چیزی هستند که او حتی تحمل فکر کردن به آنها را ندارد.
بنابراین، هنگامی که یک روز بدترین مرد جهان (به نام آلن) به خانه همسایه نقل مکان می کند، ویلف کاملا نگران است. مخصوصا بعد از اینکه متوجه شد که آلن یک دیوانه شیطانی است که خود را شیطان صفت می‌نامد، همراه با ربات بدخلق خود برای تکمیل این وضعیت فاجعه بار. تنها متحد ویلف در مبارزه ناامیدانه اش برای متوقف کردن نقشه آلن برای نابودی جهان، خواهر کوچک او، دات است. آیا ویلف می تواند آنقدری نگران نباشد تا جهان را نجات دهد؟
کتاب ویلف ترسوی بزرگ 1
کتاب پارک
جرجیا پریجت
