دوران صفویه از جهات گوناگون، آغازی دوباره برای تاریخ ایران بود. 900 سال پس از انقراض حکومت ساسانیان، یکپارچگی و وحدت ارضی ایران با تشکیل حکومت صفویه از نو احیا شد و ایرانی با مرزهای مشخص و حکومت واحد به وجود آمد. تاسیس این سلسله در ایران، هم زمان با آغاز دوره رنسانس و عصر تحولات علمی و فرهنگی در اروپا است و البته دانش ستاره شناسی نیز تحت تاثیر همین تحولات قرار گرفت. اروپاییان در این عصر، با بهره گیری از دانش دانشمندان مسلمان و آنچه از ترجمه های کتب یونانی کسب کرده بودن، پای در عرصه پیشرفت گذاشتند و دانشگاه ها و مجامع علمی متعددی تاسیس کردند. آثار دانشمندانی مانند ابن سینا و خوارزمی نیز در اروپا تدریس می شد، اما علم و به خصوص دانش نجوم در ایران کم کم از دوره اوج و شکوفایی فاصله گرفت و به تدریج افول یافت. در این دوره، از نوآوری و آفرینش در زمینه نجوم و اخترشناسی خبری نبود و اخترشناسان بیشتر براساس نظریه های گذشتگان و هیئت بطلمیوسی فعالیت می کردند. اختر شناسی در این دوره بیشتر در خدمت طالع بینی، آینده نگری، زایچه نویسی و اعتقاد به ساعات نحس و سعد بود. البته شاهان صفوی نظیر شاه اسماعیل، تلاش هایی برای احیای رصدخانه های مراغه و سمرقند و ساخت رصدخانه های جدید انجام دادند، اما این اقدامات، به دلایل گوناگون بی نتیجه ماند. با وجود این، در این دوره، استثنایی هم در زمینه نجوم وجود دارد و آن، پیشرفت صنعتگران و منجمان در ساخت ابزار آلات نجومی مانند اسطرلاب، ساعت آفتابی، قطب نما، قبله نما و کره های سماوی است. درواقع اسطرلاب های ساخته شده در این دوره، قابل مقایسه با هیچ دورانی نیست. با حمله افاغنه به ایران و سقوط اصفهان، آشفتگی و هرج و مرج سراسر ایران را فراگرفت. گروهی از دانشمندان ایرانی به دلایل گوناگون راهی هند و عثمانی شدند و فعالیت های علمی خود را در خارج از مرزهای ایران ادامه دادند، اما در ایران، در سراسر سال های بعد از صفویه و طی حکومت های افشاریه و زندیه، دیگر مجالی برای پرداختن به علم و دانش فراهم نیامد. تا آنکه بالاخره خاندان قاجار قدرت را به دست گرفتند و بار دیگر حکومتی مستقر با مرزهایی مشخص در ایران به وجود آوردند.