عمر سعد با سپاهی در بیرون کوفه اردو زده و آمادهی حرکت به سوی ایران، مبارزه با دیلمیان و گرفتن حکومت ری است. در این میان ابنزیاد بر مسند حکومت کوفه مینشیند و عمرسعد را فرامیخواند و به او میگوید در صورتی که حکومت ری را میخواهی باید به جنگ با حسین بن علی بروی و یا او را وادار به بیعت کنی. فرماندۀ گندم خوار، رمانی است مهیج و شورآور دربارۀ واقعهی عاشورا و مسائل پیش و پس از آن که از زبان عمربن سعد روایت میشود.
موضوع: آشنایی با حوادث قبل، متن و بعد از واقعۀ عاشورا
(برگرفته از متن ناشر)
«ای بابا...! این ها دیگر کی هستند. از هیچ چیز نمی ترسند. شب به این تاریکی، جانش را گرفته دستش و به اینجا آمده است. حالا برای من رجز هم می خواند! اگر من ده تا از این ها داشتم، می رفتم یزید را از خلافت خلع می کردم و خودم می شدم خلفیه. حالا حسین، کلی از این آدم های فدایی دارد، آمده از من اجازه بگیرد به مدینه برگردد.»
کتاب رو خیلی دوست داشتم نمیشه زمین گذاشت ازبس جذابه
سلام من این کتاب رو نمایشگاه کتاب ازتون خریدم. واقعا فوق العاده است. قلم خوب نویسنده و روایات زیبا و در عین حال دردناک