کتاب بود و بود و بود.... (1)

Bood o bood o bood
کد کتاب : 69643
شابک : 978-6000101824
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 24
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
افسانه شعبان نژاد
مي‌گويند اول ارديبهشت ماهِ سال چهل و دو در شهداد وقتي كه بلبل‌هاي خرمايي شاد از هواي بهاري، ‌لابه‌لاي شاخه‌هاي نخل اين سو و آن‌سو مي‌پريدند و آواز مي‌خواندند، صداي گريه‌هاي نازك و كشدار نوزادي كه هشتمين عضو از خانواده‌ي شعبان‌نژاد بود، به نرمي با صداي بلبل‌ها در هم آميخت. صدايش با نسيم ملايمي كه از كوير مي‌آمد و برگ‌هاي نارنج و پرتقال باغ را نوازش مي‌كرد، همراه شد.آن نوزاد من بودم. نامم را افسانه گذاشتند و ناخودآگاه رو...
قسمت هایی از کتاب بود و بود و بود.... (1) (لذت متن)
سه تا آدم برفی بود و بود و بود. سه تا آدم برفی بود.اولی گفت: کلاه می خوام.دومی گفت: یک شال مثل ماه می خوام.سومی گفت: این چیزا خنده داره. چند روز دیگه بهاره.مهمون آفتاب می شیم. سه تایی مون آب می شیم..