ماجراجویی حماسی یک قهرمان کوچولو.
داستانی بامزه و فانتزی در مورد یک موش مصمم.
سرشار از گرما و صمیمیت همیشگی آثار «مت هیگ».
با هم دوست بودند. و کاملا معمولی به نظر می رسیدند. چشمان تیره ی معمولی داشتند، با بینی های صورتی معمولی، و دم های معمولی. فقط یکی از موش ها، کمی ژولیده تر از موش دیگر بود. اما جایی که در آن زندگی می کردند، کاملا غیرمعمولی بود.
در بالای کشوری که انسان ها به آن فنلاند می گویند، شهری کوچک هست به نام «الف هلم» که منحصر به فردترین جا در تمام سیاره است. جایی که آن را روی هیچ نقشه ای پیدا نمی کنید.
کرک های قهوه ای روی سینه و شکمش اغلب با خرده ریزهای قارچ پوشانده می شد. «میکا» برخلاف دوستش، الف ها و گوزن شمالی و پری ها را دوست داشت.