داستان " سفر دوستی" روایتگر زندگی مردی به نام آرتور است که در یک ایستگاه قطار روی نیمکتی نشسته بود و هر روز رفت و آمد قطارها را تماشا می کرد. او می دید که مردم چطور به استقبال مسافرهای خود می آیند یا آن ها را بدرقه می کنند. هرگاه قطاری وارد ایستگاه می شد آرتور از جایش بلند می شد تا ببیند آیا کسی به ملاقات او آمده است یا نه. اما هیچ وقت کسی به دیدن او نمی آمد. آرتور روزی با خود اندیشید که نکند من در ایستگاهی اشتباهی منتظر نشسته ام. برای همین بلیطی خرید و با عجله به شهر دیگری رفت تا ببیند در آنجا چه اتفاقی خواهد افتاد. او در هر ایستگاه با افراد تنهای زیادتری آشنا می شد و آنها را با خود همراه می ساخت تا اینکه کم کم افراد بیشتری با او همراه شدند.زمان زیادی نگذشت که تعداد مسافران به اندازه جمعیت شهری کوچک درآمد. سرانجام آرتور متوجه شد دیگر جا و ایستگاهی با قی نمانده است که آن ها نرفته باشند ولی هنوز ملاقات کننده خود را پیدا نکرده اند. او در همین افکار بود که ناگهان فکری به ذهنش رسید... یکی از ویژگی های بارز داستان هماهنگی تصاویر کتاب با سیر قصه است که باعث شده کودکان و نوجوانان از لحاظ بصری هم بتوانند با داستان همذات پنداری نزدیکی داشته و درک بهتری از محتوای داستان در ذهنشان نقش ببندد.
کتاب سفر دوستی