1. خانه
  2. /
  3. کتاب مثل گل

کتاب مثل گل

نویسنده: خسرو کمالی
پیشنهاد ویژه
3.4 از 1 رأی

کتاب مثل گل

گول گیبی
Mesl Gol
انتشارات: پارس کتاب
٪20
50000
40000
درباره خسرو کمالی
درباره خسرو کمالی
خسرو کمالی نویسنده ایرانی متولد سال 1330 می باشد.
قسمت هایی از کتاب مثل گل

... خواب می دیدم؟ نمی دانستم. زمین سفید بود. مه روی زمین سفید می رقصید، زل زدم. هر دوشان را دیدم، جدا از هم. گول گیبی سر تا پا قرمز پوشیده بود و به طرف پنجره می آمد. سعید اما به سختی دیده می شد، مثل یک شبح سیاه، سرش پایین است. دختر وقتی به پنجره نزدیک شد، همه جا سفید شد. دوباره زل زدم؛ همه جا سفید و مه آلود بود. نقطه قرمز کوچکی را دیدم، مثل لکه خونی در برف؛ نقطه ها بزرگ شدند، جاری شدند، به طرف پنجره آمدند، خودش بود، گول گیبی. همه جا سفید شد. نمی دیدم، زل زدم، سعید از من فرار کرد، از خودش دور بود؛ تکان نمی خورد، سرش پایین بود، آرزو به دل ماندم که یک بار سرش را بلند کند، گول گیبی را ببیند، به من نگاه کند. مه می رقصید...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب مثل گل" ثبت می‌کند