تجربه های مشایخی در زمینه ی موسیقی ایرانی از سال های آخر دهه ی چهل با آفرینش آثاری چون شور، اپوس ۱۵ و از شرق تا غرب، اپوس ۴۵ آغاز گشت که تا کنون افزون از ده شیوه و سبک گونه گون را در بر می گیرد. آهنگسازی در گستره ی گام تعدیل شده در جستجو برای یافتن حلقههای گمشده ی تمدن موسیقی هنری ایران از آخرین تلاش های او در ارتباط با موسیقی ایرانی است که به آفرینش مجموعه های پنج گانه انجامید. این آثار عبارت ا ند از: داستان های کوتاه )اپوس (۱۰۶، نامه ها (اپوس ۱۱۰)، در جستجوی زمان از دست رفته (اپوس ۱۱۱)، کریستال یک و دو (اپوس ۱۱۳) و شهرزاد( اپوس ۱۱۵). شهرزاد آخرین این مجموعه هاست. در این اثر به نقطه ی اوج سفر فرضی آهنگساز در جاده ی تمدن موسیقی چند صدایی الهام گرفته از بخش اصلی که زیر بنای تئوریک برخورد وی با موسیقی ایرانی است می رسیم. در بعضی لحظه های این مجموعه، موسیقی در آستانه ی « آتونالیته» قرار می گیرد؛ یعنی گستره ای که دیگر از فضای «ایرانی» موسیقی خارج می شویم. مشایخی طرح این اثر را در آغاز در پنج بخش پیش بینی کرده بود اما در نهایت شهرزاد در نه بخش آفریده شد. این اثر به گونه ای نوشته شده است که هم به تنهایی امکان اجرای کنسرتی داشته باشد و هم در متن اپرای شهرزاد، در نقش رابط صحنه ها در کنار گفتار راوی اجرا شود. در این بخش ها گاهی تم هایی در برخوردهایی گونه گون در طول اثر، در جلوه هایی جدید ظاهر میشوند. این برخوردهای متنوع از سویی در خدمت یکپارچگی اثر هستند و از دیگر سو، ترجمان اندیشهی فلسفی آهنگساز درباره ی گونه گونی گفتار در رابطه با لحظه های گفتگو با مخاطب است. به بیان دیگر او نشان می دهد که چگونه از سویه های گونه گون می توان شنونده را به سود دریافت گستره ی قطعه تحت تأثیر قرار داد. شهرزاد از آثار نسبتا طولانی ادبیات پیانوی موسیقی است و داستان آن که زاده ی تخیل مشایخی است، بهانه ای برای جستجو و بیان اندیشه های فلسفی آهنگساز است. این اثر برای نخستین بار در سال ۱۳۷۷ توسط فریماه قوام صدری (راوی: حسین رحیمی) در تالار وحدت اجرا شد.
کتاب شهرزاد