«آثار علیرضا مشایخی را میتوان مهمترین طرح بنیانی و مدوّن از «موسیقی نو» دانست. صورتبندیهای او از چگونگی طرح «موسیقی نو» در ایران و تبینهای حاصل از آن، بر بنیانی ایستادهاند که در دورهی معاصر تاریخ موسیقی، بیسابقه بوده است: طرح انضمامی نسبت موسیقی و تفکر. این نسبت، در اصطلاح «موسیقی تفکر» خود را آشکار کرده است. به بیان دیگر، طرح «موسیقی نو» در تبیین «موسیقی تفکر» نهفته است و پس از شرح این نسبت، راه برای طرح «موسیقی نو» در ایران گشوده و هموار میشود.. آثار علیرضا مشایخی، سبب طرح بنیانی «موسیقی نو» در ایران شده است. صورتبندیهای متفاوت او از «موسیقی نو» در دورههای متفاوت آهنگسازیش قابل بررسی و تبیین هستند. دورهی نخست آهنگسازی علیرضا مشایخی به پیشنهاد هوشنگ طاهری، «تمرکز گسترده» نام دارد. موضوع این دوره از آثار آهنگساز، تمرکز بر «صدا»، «سکوت» و «زمان» است. دورهی دوم به پیشنهاد برنارد مشایخی، «موسیقی نسبی» نام دارد. در این دوره، یکی از ابعاد موسیقی محوریت مییابد و سایر ابعاد و ساختار اثر، نسبت به آن تعریف میشوند. علیرضا مشایخی دورهی سوم آهنگسازیش را «متاایکس» نامیده است. در این دوره، پیوستگی و رابطهی دورههای متفاوت تاریخ موسیقی و سبکشناسیهای حاصل از آن، به موضوع آهنگسازی تبدیل میشوند. همچنین دورهی چهارم آهنگسازی علیرضا مشایخی به پیشنهاد سینا صدقی «مانیفست» نامگذاری شد. این رویکرد نوین، مبتنی بر دستآوردهای دورهی «متاایکس»، درصدد است تا نسبتهای فراموششدهی فرهنگها و ترادیسیونهای تاریخی متفاوت یادآوری شوند و به آشکارگی برسند. علیرضا مشایخی از معدود آهنگسازانی است که در سه دیسیپلین فرم، ساختار چندصدایی و نتاسیون، آهنگساز مولّف است. آثار ارائهشده در مجموعهی «باغهای ایران»، صورت مدّونشدهی نظام چندصدایی او را دربر دارند. در قطعات این مجموعه «فرم»، از یکسو مبتنی بر مفاهیم بنیانی موسیقی ایرانی شکل گرفته و از سوی دیگر، راههای عبور از مرزهای آن نیز اندیشیده و تصنیف شده است. برای مثال میتوان به فرم «بداهه» ملهم از موسیقی ایرانی اشاره کرد. در این شیوه، تکامل ایدهی مرکزی و بنیانی صورت جدیدی از دولپمان را معرّفی میکند و ساختار کلّی اثر را شکل میدهد….»
کتاب باغ های ایران ۲