اگرچه نفس هنر، خود به خود در هنرمند تعهد ایجاد می کند، یعنی تعهد نسبت به خود هنر، اما در بعضی هنرمندان تعهد دیگری نیز ایجاد می کند که تعهد به اجتماع و انسان و انسانیت است و معمولا هنرمند متعهد به این نوع هنرمندان اطلاق می شود. به عبارتی به قول روژه باستید، دیگر مدت هاست دریافته ایم که هنر یک بازی ساده ی شخصی بی نتیجه نیست، بلکه بر زندگی جمعی انسان ها اثر می گذارد و می تواند سرنوشت جوامع انسانی را دگرگون کند. اما این نکته یکی از جنبه های مسئله است. جنبه ی دیگر این است که باید از خود بپرسیم، آیا این رابطه دوسویه نیست و آیا هنر خود یک فرآورده ی زندگی جمعی انسان نیست و سرنوشت آن وابسته به سرنوشت جوامع انسانی نیست؟