کتاب «شاهدخت و گابلین» یک رمان فانتزی کودکانه نوشته جورج مک دونالد است. این کتاب در سال 1872 با تصاویر سیاه و سفید توسط آرتور هیوز منتشر شد. پرنسس ایرن هشت ساله در یک قلعه در یک پادشاهی متروک و کوهستانی زندگی تنهایی می کند و فقط پرستارش را برای شرکت می گذراند. پدرش، پادشاه، معمولا غایب است و مادرش مرده است. او ناشناخته است، در معادن نزدیک، نژادی از اجنه ساکن شدهاند، که مدتها از پادشاهی تبعید شدهاند و میخواهند از همسایگان انسانی خود انتقام بگیرند. یک روز بارانی، شاهزاده خانم قلعه را کاوش می کند و بانویی مرموز را کشف می کند که خود را همنام و مادربزرگ ایرنه معرفی می کند. روز بعد، پرنسس ایرن به بیرون می رود، اما توسط اجنه تعقیب می شود و توسط یک معدنچی جوان به نام کوردی نجات می یابد.
در حین کار در معدن، کوردی صحبت اجنه را شنیده و ضعف آنها را می آموزد: آنها پاهای بسیار نرم و آسیب پذیری دارند. او همچنین می شنود که اجنه قصد دارند معدن را خراب کنند. آیرین دوباره در شرف دیدن مادربزرگش است، اما از یک گربه می ترسد و از کوه فرار می کند. تا اینکه..
درباره جورج مک دونالد
جرج مکدونالد (George MacDonald) (زاده ۱۰ دسامبر ۱۸۲۴ - درگذشته ۱۸ سپتامبر ۱۹۰۵) نویسنده، شاعر و خطیب اسکاتلندی بود. او بهطور مشخص برای افسانههای پریان و رمانهای تخیلی شناخته شدهاست. جرج مک دونالد منشأ الهام بسیاری از نویسندهها از جمله ویستن هیو آودن، جان رونالد روئل تالکین، سی. اس. لوئیس، ادیت نسبیت و مَدِلین اِلینگل بود. حتی مارک توین، که در ابتدا از او خوشش نمی آمد، با او دوست شد و شواهدی نشان میدهد توین از مک دونالد تأثیر هم پذیرفته است.
امیدوارم مجموعه کلاسیکهای خواندنی نشر پیدایش که تا به اینجا مجموعه بسیار ارزشمندی رو تدارک دیده برنامه ای هم برای ترجمه نسخه کاملی از رمان کلاسیک و مهم آقای هربرت جورج ولز، کتاب «جنگ دنیاها» داشته باشه چون در بازار نشر نسخه کامل اون وجود نداره