مرگ و زندگی. این دو کلمه همواره دستمایهی سرودن اشعار شاعران در عصرهای مختلف بوده. انسان همیشه به مرگ فکر کرده است و راه گریزی از آن نمییابد. اما معمای آن همچنان مبهم است و نامعلوم است. شاعر در این کتاب به دنیای مردگان سفر میکند. گاه مرگ را در خیابانی یکطرفه میبیند و گاه آن را دختری در تراس روبروی اتاقش. مرگاندیشی در بسیاری از اشعار شاعران معاصر نقش پررنگی دارد. همانطور که در این کتاب، عنصر اصلی بیشتر سرودههاست. به هرحال باید پذیرفت که برای درک مفهوم هر حادثهای، باید به آن حادثه نزدیک و نزدیکتر شد.
کتاب مردگان من