پس از منطق ارسطویی تا فرگه نظام منطقی جدیدی برساخته نشد. فرگه نظام منطق جدید را ایجاد کرد که اکنون به آن منطق کلاسیک یا مدرسی گفته می شود. این منطق زیربنای منطق های غیرکلاسیکی که شد که پس از فرگه مطرح شدند و هرکدام در صدد بودند تا آن منطق را به نحوی دیگر گسترش دهند. یکی از شاخه های منطق غیرکلاسیک منطق ربط است. کتاب «فلسفۀ منطق ربط» نوشتۀ استیون رید بررسی جامعی از این حوزه است. به طور کلی منطق ربط برای حل و فصل نارسایی های منطق کلاسیک به ویژه در مورد گزاره های شرطی در استنتاج ساخته و پرداخته شد. همانطور که رید توضیح میدهد، بحث اصلی منطق ربط این است که مقدمات حتما باید در استنتاج نتیجه نقش داشته باشند و در تضاد با منطق کلاسیک است، جایی که یک استدلال می تواند معتبر باشد حتی اگر مقدمات آن با نتیجه گیری ارتباطی نداشته باشد. از طرف دیگر در گزاره های شرطی منطق کلاسیک با مقدم کاذب هر نتیجه ای حاصل می شود در حالی که در منطق ربط گزاره های شرطی با معنایی محدودتر صورت بندی می گردند. جدای از تمایزات منطق ربط و منطق کلاسیک، استیون رید به شکل گیری و پیشرفت تاریخی منطق ربط پرداخته است که شامل فعالیت های منطق دانان اوایل قرن بسیتم مانند ویلهلم آکرمن و آلونزو چرچ است. با این حال، توسعه رسمی منطق ربط تا حد زیادی به آلن اندرسون و نوئل بلنپ در دهه 1960 نسبت داده شده است. استیون رید همچنین سیستمهای رسمی که زیربنای منطق ربط هستند را نیز معرفی کرده است. او سیستمهای اثبات مختلفی را مورد بحث قرار میدهد، از جمله کسر طبیعی و محاسبات متوالی، که برای اطمینان از سازگاری منطق ربط مطرح شدهاند. این سیستم ها برای جلوگیری از استنتاج نتیجه گیری های نامربوط از مقدمات و حفظ یکپارچگی استنتاج منطقی طراحی شده اند. این کتاب برای دانشجویان و علاقه مندان به مباحث منطق می تواند بسیار مفید باشد، با این حال خواندن این کتاب بدون داشتن اطلاعات در حوزۀ منطق کلاسیک دشوار خواهد بود.
کتاب فلسفه منطق ربط