سیروس همتی در «الهه» مجموعهای از نمایشنامههای خود را برای مخاطبانش گردآوری کرده است که بیشتر از دغدغه فرم و شیوه روایت و حتی دیده شدن روی صحنه، دغدغه روایت و بیان را میتوان در آنها دید. نمایشنامههایی برخاسته از «آن» هنرمند متعهد که تلاش دارد روایتی بکر و تازه و در حد بضاعت نویسندهاش از باورها و آئینهای مذهبی ایرانیان را به نمایش بکشاند.
او در نمایشنامه نخست خود در این مجموعه با عنوان «روایتی از حکایت ناتمام» به سراغ بازگویی ماجرای شهیدان دشت کربلا از زبان خانواده و حرم یزید رفته است و از زبان آنها در قالب یک نقالی هنرمندانه و زیبا ماجرای چگونه به شهادت رسیدن آنها را که حتی حرم یزیدی را تحت تاثیر قرار داده است روایت میکند. این روایت و شیوه بیان آن چنان تأثیرگذار است که همتی در متن آن، به شیوهای ناگزیر شخصیتهای روایتکننده داستان خود را متأثر از آنها میبیند.
در همین مجموعه و در قالب نمایشنامهای با عنوان «یک شاخه گل سرخ» نیز مضمون عاشورا به شکلی زیبا روایت شده است. در این متن شمر با حضور در دوران معاصر به سراغ برخی مدعیان حمایت از امام شهیدان رفته و از آنها میخواهد که به جای ایشان اقدام به حضور در کربلا و جانسپاری کنند. نوع مواجه این شخصیتها با این درخواست است که باور فکری نمایشنامهنویس در مواجهه با برخی باورهای ذهنی مردمان سرزمینش ا به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشد.
نمایشنامه «فولاد زنگ نمیزند» از این مجموعه نیز روایتی است مدرن از مواجهه دختری جوان با برخی از ناهنجاریهای اجتماعی پیرامونش که همتی در بیان آن بیش از آنکه دغدغه فرم داشته باشد؛ به چیستی و چگونگی مفهوم روایت عنایت داشته است و از این زاویه توانسته داستانی قابل تأمل و خواندنی و پرجاذبه توأم با کشمکشها و دیالوگهای روایی مناسب را در متنش بنشاند.
اما شاید زیباترین روایت داستانی در این مجموعه را بتوان در نمایشنامه «محال هم ممکن است» جست؛ که در آن نویسنده با تمسک به داستانی کمتر شنیده شده از ماجرای بخشیدن ذوالجناح به جوانی تا آن را کابین همسر نصرانیاش کند، نمایشنامهای خلق شده که بیش از هر موضوعی نمایشدهنده کیفیتی ناب از رفتار خاندان مولای متقیان با مردمان زمانه خویش است.
مجموعه هفت نمایشنامه همتی در این کتاب را میتوان در نگاهی کلی متونی به شمار آورد که استفادهای ناب و بهینه از داستانهایی شگفت و عمیق را بیش از هر موضوع دیگری در ساخت خود مورد توجه قرار دادهاند. همتی با وجود تجربههای متفاوت خود در بازیگری، برای نوشتن این متون ترجیح داده است تا قصه و محتوای درام را به اسارت فضا و فرم روایت در نیاورد و از همین مجراست که آثار او بیشتر از آنکه دغدغه چگونه دیدهشدن روی صحنه را برای مخاطب برآورده کند، نیاز آنها به خوانش متون ناب و تأثیربرانگیز و مواجهه با داستانهایی ناب را برآورده میکند.
کتاب الهه