در دی ۱۳۲۷ شایعاتی به وزارت امور خارجه آمریکا رسید که شاه به دنبال فرصتی برای اصلاح قانون اساسی مشروطه و بالابردن قدرت خود در مقابل مجلس است. تنها یک ماه بعد در ۱۵ بهمن با ترور نافرجام شاه در دانشگاه تهران؛ این فرصت به دست وی افتاد. فقط یکی از گلوله های ضارب، ناصر فخرآرایی، به شاه برخورد کرد؛ ولی باعث آسیب جدی شاه نشد.
چند لحظه بعد، ضارب بدون بازجویی در همان محل ترور کشته شد و انگیزه های او از این کار در پرده ای از ابهام باقی ماند. بعدها گفته شد که وی عضو یک گروه کمونیستی-اسلامی بوده است. شاه با همین بهانه، نه تنها همه مخالفین مذهبی و چپ گرای خود را سرکوب کرد، بلکه حتی به شکلی غیررسمی انگشت اتهام را به سوی انگلستان نیز نشانه گرفت. این در شرایطی بود که از سوی انگلستان تحت فشار قرارداشت تا قرارداد نفتی جدیدی با آنان امضاء کند.
به گفته یرواند آبراهامیان شاه به بهانهٔ این ترور، یک «کودتای سلطنتی» به راه انداخت. این ترور «موهبتی در لباس مبدل برای شاه» بود.سپس در شرایطی که حکومت نظامی اعلام شده بود، انتخابات مجلس موسسان برگزار شد. این مجلس علاوه بر افزایش اختیارات شاه، تشکیل مجلس سنایی را تصویب کرد که نیمی از سناتورهای آن از سوی شاه منصوب می شدند
یکی از مهمترین ترورهای تاریخ سیاسی کشور مربوط به ترور نافرجام محمد رضا شاه پهلوی در کاخ مرمر است که با وجود اهمیت بالای این واقعه خیلی مورد توجه محققان قرار نگرفته است، این موضوع در حالی است که این اتفاق یکی از تاثیر گذارترین موضوعات تاریخ معاصر ماست و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
محمد رضاشاه پهلوی در طول دوران زندگی خود دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت که در هردوی این سوء قصدها جان سالم به در برد با این تفاوت که به دنبال هر کدام از این سوء قصدها تاثیرات و نتایج متفاوتی را در پی داشت. ترور اول شاه سال 1327 روبروی درب دانشگاه تهران اتفاق افتاد که نتایج و تاثیرات زیادی مانند سرکوب بی محابای مخالفان مانند حزب توده را در پی داشت و واقعه دوم هم مربوط به سال 1344 بود که به نوبه خود اهمیت و تاثیرات زیادی را در دهه چهل به جا گذاشت.
به این مسئله باید توجه داشت که این حرکت علیه یک شخصیت سیاسی دسته دوم یا سوم نبود بلکه شخص اول یک نظام سیاسی که با توجه به ماهیت دیکتاتوری آن کشور، اساس حیات و بقای کشور به آن شخص مربوط می شد می توان پی برد که اگر این ترور موفق می شد، چه اتفاقات غیر قابل پیش بینی می توانست رخ دهد. اما از آنجایی که در تاریخ «اگر» واژه ای بی معناست؛ سعی می شود به تاثیرات واقعی و عینی این حادثه در تاریخ معاصر توجه شود.