گذشته هیچ گاه پشت سر ما نبوده است؛ به تعبیری، گذشته همواره در «حال» جاری بوده است و برای فهم دقیق از گذشته، لزوما نباید به پشت سر نگاه کرد. گاه در تاریخ ما حتی «گذشته» در پیش رو بوده است و آینده را هم بلعیده است. به همین دلیل در کتاب حاضر به جای این که وقت خود را صرف اثبات این امر کنیم که «دیگری» چه گونه در شعر کلاسیک نادیده گرفته شده است، به «دیگری» در شعر معاصر فارسی می پردازیم. ما تا جای ممکن گذشته را در حال جست وجو می کنیم و برای این که به درک درستی از گذشته ی شعر فارسی برسیم، شعر برخی از شاعران معاصر فارسی را بررسی می کنیم.