بیایید از اولین مورد شروع کنیم، هویتی داشتید که از شما گرفته شده است، چند سال پیش در مراسمی برای بنیاد یگان ویژه نیروی دریایی در حال س خنرانی بودم و افتخار ملاقات با برخی از خانواده های ستاره طلایی را داشتم. اگر نمیدانید خانواده های ستاره طلایی چه کسانی هستند باید برایتان توضیح بدهم، آنها کسانی هستند که عزیزی را حین خدمت نظامی از دست داده اند. مراسم آن روز به احترام پنجاه زنی برگزار می شد که عزیزشان را در خدمت از دست داده بودند. در این سالها با ارتش بسیار همکاری کرده ام؛ آنها گروهی هستند که بسیار دوستشان دارم، ما در این بنیاد روی اقدامات بشردوستانه تمرکز داریم.
می توانم به شما بگویم که چرا چنین اتفاقی برایتان افتاد، اما وقتی در چنین زمینه ای صحبت از هویتتان می شود از شما می خواهم که خوب به حرف هایم گوش کنید. شما | هنوز هم همسر او هستید. هنوز هم مادر او هستید. هنوز هم از اعضای با ارزش یک تیم هستید. هنوز هم یک ورزشکار فوق العاده هستید. هنوز هم یک دوست عالی هستید. دلیل نمیشود فقط به این خاطر که آنچه شما را به این هویت متصل می کرد از | بین رفته است، نقشی که بر عهده داشتید هم از بین برود و از شما گرفته شود. کسی نمی تواند هویتتان را از شما بگیرد. شما یک همراه عالی و دوست داشتنی هستید، حتی اگر دوستتان با شما قطع رابطه کرده باشد. فقط به این خاطر که او نفهمیده شما چه آدم خاصی هستید دلیل نمی شود که از فوق العاده بودن شما کم شود. متوجه نیستید؟ هویت به طور تحت اللفظی یعنی کسی که هستید و این خود شما هستید که باید انتخابش کنید.