در دنیای جادویی و خیالی خرگوشها، در سالهای دور، روزگاری که همه جا تیره و تار بود، سه خرگوش جوان درحال فرار از دست گورمها هستند.
گورمها موجودات شروری هستند که به خانۀ دوستداشتنی و سرزمین زیبای این سه خرگوش حمله کرده، عدهای را کشته و دوستان آنها را اسیر کردهاند، و اکنون به دنبال خرگوش کوچکی به نام پادکین میگردند.
پادکین، پسر رئیس قبیلۀ مانبری، خرگوشی بازیگوش، تنبل و خرابکار است. او قرار است بعد از پدرش رئیس قبیله باشد.
پاز، خواهر بزرگتر پادکین، همیشه به او دستور میدهد. او دختری باهوش، با استعداد و جنگجوست.
و پووک، برادر نوزاد پادکین، عاشق سوپ است و همیشه دلش میخواهد چیزی را بجود.
این سه خرگوش جوان، حالا مجبورند برای نجات جان خود، رفتارهایی درست و شجاعانه انجام دهند. گورمها به هیچکس رحم نمیکنند. هر اشتباهی ممکن است به قیمت جانشان تمام شود.
در این مسیر پرفراز و نشیب، پادکین و خواهر و برادرش، باید برای نجات خود دوستانی وفادار و پناهگاهی امن پیدا کنند، و برای باز پس گیری سرزمین خود از دست گورمهای شرور باید با آنها و قدرت شیطانیشان بجنگند. اما در دنیایی که گورمها همه را تسخیر، و بسیاری را برده خود کردهاند، واقعا به چه کسی میتوان اعتماد کرد؟ گورمها از پادکین چه میخواهند؟ و این سه خرگوش کوچک چگونه میتوانند به تنهایی با گورمهای بدجنس روبرو شوند؟
منبع: سایت نشر هیرمند
کتاب افسانه پادکین خرگوش تک گوش (تالار اصلی)