جامعه ایران در شرایطی قرن پانزدهم خورشیدی را آغاز می کند که همچنان مجادله پرشور میان سنت و مدرنیته را با خود به همراه دارد. علیرغم افزایش یافتن آگاهی شهروندان ایرانی از دنیای مدرن و دستاوردهای آن، ناگزیریم مجادله مذکور را از پشت عینک روشنفکری بنگریم، زیرا روشنفکران ایرانی بیش از هر صنفی نسبت به این مجادله واکنش نشان داده اند. بنابر این، اثر حاضر با زبان و نثری فارغ از پیچیدگی، ایده های اصلی برخی از مهم ترین روشنفکران ایرانی در مواجهه با مدرنیته غربی و جدال آن با سنت به مثابه معضلی قدیمی را شرح داده است. در میان جهت های مختلفی که در این بحث می توان متصور شد، اثر حاضر بر دو جهت مشخص یعنی «جهت و روایت اعتراضی» و «جهت و روایت وفادارانه» نسبت به مدرنیته و تجلیات آن در جامعه ایرانی تمرکز کرده است. روشنفکرانی چون فردید، نصر و داوری با رویکردی اعتراضی به نقد مدرنیته غربی پرداخته اند و روشنفکرانی چون شایگان، سروش و رجایی نیز ضمن اتخاذ رویکردی انتقادی نسبت به مدرنیته در زمره وفاداران به آن شناخته شده اند. روشنفکران معترض و حامیان اجتماعی آنها با نگاهی رادیکال به دنیای مدرن باعث تقویت حکومت محافظه کار شده اند، در مقابل روشنفکران وفادارا به مدرنیته و طرفداران آن ها با داشتن رویکردی انتقادی سعی در گسترش دموکراسی و فرایندهای دموکراتیک به عنوان اموری حیاتی دارند. به نظر می رسد صرفا در پرتو سامان دادن معقول به این مجادله و حرکت به سمت مدرن سازی ساختارهای موجود است که می توان به حل و فصل بحران ها در ایران امروز و پاسداشت کرامت انسان ایرانی امیدوار بود.
کتاب تقریرهای رقیب درباره مدرنیته ایرانی