جامعه شناسان هر یک از دیدگاه خود، واژه گروه را طوری تعریف کرده اند که هیچگونه تضادی با یکدیگر ندارند و می توان یکی را مکمل دیگری دانست. با توجه به آنچه که از مجموعه این تعاریف بر می آید، می توان چنین گفت: «گروه عبارت است از تعدادی از افراد انسانی که بر اساس یک روابط متقابل و احساس همبستگی با یکدیگر همکاری و همیاری دارند» شاید جامع ترین تعریفی که از گروه اجتماعی بتوان ارائه داد، تعریفی است که استاد آریان پور در کتاب زمینه جامعه شناسی آورده است. گروه اجتماعی که صورت کامل آن جامعه است، واحدی اجتماعی است مرکب از دو تن یا عده بیشتری انسان که بر اثر کنش های متقابل اجتماعی به یکدیگر پیوند خورده اند. از آنجایی که کنش های متقابل اجتماعی و کیفیت روابط متقابل گروهی زیربنای بحث پویایی گروه و اساس اندازه گیری دینامیک هر گروه است، تصور می رود تعریف فوق از گروه برای منظور ما، جامع ترین آن باشد؛ به ویژه آنکه در دنباله تعریف چنین آمده است: کنش های متقابل اجتماعی، افعالی هستند که بین دو تن یا عده بیشتری انسان در می گیرند و در آن نوعی هماهنگی به وجود می آورند. کنش های متقابل اجتماعی بر ارتباط متقابل اجتماعی استوارند، و ارتباط متقابل اجتماعی مستلزم این است که دو تن یا عده بیشتری انسان برای یکدیگر منشا تاثیر شوند و حالات روانی خود را با وسایلی به یکدیگر انتقال دهند.