دولت، روشنفکرانو طبقات اجتماعی هریک متناسب با رویکرد نگرشی و راهبردی خود در روابط و مناسبات ویژه خودرا ایجاد کرده اند. تقابل و یا تعامل این نیروهاو نوع ائتلاف هایی که ازرهگذر این فرایند در حوزه عمومی شکل گرفته، دانشگاه به مثابه یک نهادن مدرن اجتماعی را همواره در کانونو یا در پیوند با این تحولات قرارداده است. با این حال دانشگاه فراتر ازاین مناسبات نه تنهاخود منشا و الهام بخش سیاری ازحرکت های مدرن اجتماعی به شمار می رود،رویه انتقادی آن را نیز نمایندگی میکند. در اینکتاب به سویه های مختلفی ازاین فرایند پرداخته شده است
کتاب دانشگاه مدرنیته و تحولات اجتماعی