یک شب که دختر کوچولو برای بیرون بردن سطل زباله تنبلی میکند، سطل جان میگیرد و او را با خودش بیرون میبرد. دختر کوچولو بدون اینکه از قیافهی وحشتناک و تهدیدهای او ترسی به دل راه دهد، اندامهای عجیبوغریب هیولا را از هم جدا میکند. کلهی مقوایی هیولا یک طرف میرود و دست و پای مسخرهاش طرف دیگر، چون دختر کوچولو روشی ابتکاری پیدا کرده تا هیولا را سر جایش بنشاند. هیولای زباله یک داستان تخیلی است که ماجرای آن کودکان را با مفهوم بازیافت آشنا و آنان را به مشارکت در این کار تشویق میکند.
کتاب هیولای زباله