حقوق سیاسی یک نظریه حقوقی است که بر اساس آن برخی از تصمیمات قضایی بیشتر با انگیزه سیاسی است تا قضاوت بی طرفانه. به گفته پروفسور مارتین شاپیرو از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، که برای اولین بار در سال 1964 به این نظریه اشاره کرد: "هسته حقوق سیاسی، دیدگاهی از دادگاه ها به عنوان آژانس های سیاسی و قضات به عنوان بازیگران سیاسی است." تصمیمات حقوقی دیگر معطوف به تحلیل تحلیلی یک قاضی نیست (مانند فقه تحلیلی)، بلکه این خود قضات هستند که کانون تعیین چگونگی تصمیم گیری می شوند. حقوق سیاسی مدافع این است که قضات ماشین نیستند، بلکه تحت تأثیر نظام سیاسی و اعتقادات شخصی خود در مورد چگونگی تصمیم گیری در مورد قانون قرار می گیرند و تحت تأثیر قرار می گیرند. این بدان معنا نیست که قضات خودسرانه تصمیماتی را اتخاذ میکنند که شخصا فکر میکنند باید درست باشد، بدون توجه به تصمیمهای خیره. در عوض آنها بر اساس اعتقادات سیاسی، حقوقی و شخصی خود تصمیم می گیرند که به قانون مربوط می شود. تصمیمات قضات عمیقا و با پیامدهای بیشتر برای جامعه، نه تنها از سیاست تعدیل می شود، بلکه خود سیاست و روند قانون گذاری را به گونه ای تأثیرگذار تعدیل می کند که می توان گفت که سیاست گذاری این است.
کتاب فلسفه حقوق سیاسی