فریده فرجام (۲۲ دی ۱۳۱۷، تهران)، نویسنده کودکان، نمایشنامهنویس، نویسنده و شاعر بزرگسالان اهل ایران است. او نخستین زن نمایشنامهنویس ایرانی است که در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی نمایشنامه نوشته است. فریده فرجام در ۲۲ دی ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. دوران دبستان را در زادگاهش گذرانید و تحصیلات دبیرستانی را نیز در تهران و پاریس به پایان رسانید. هنگامی که به ایران بازگشت، به نوشتن داستانهای کوتاه پرداخت و آنها را بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵، در مجلههای فردوسی، خوشه، و بامشاد به چاپ رسانید. فرجام در سال ۱۳۳۶ در فرانسه در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه مشغول به تحصیل شد و در این رشته لیسانس گرفت. هنگامی که در دانشگاه تحصیل مینمود، در کلاس تئاتر که استاد آن پروفسور «کوئین بی» بود، جایزه اوّل بازیگری به او اعطا شد، و نمایشنامهای که وی نگاشته بود، یکی از چهار نمایشنامهای بود برنده جایزه شد و به اجرا درآمد. وی نخستین کار کودکانه خود را به عنوان «حسنی» در سالهایی نوشت که در دانشگاه مشغول به تحصیل بود. در سالهای آغازین دهه ۴۰ که شورای کتاب کودک شروع به کار کرد، وی به عضویت این نهاد درآمد. او در زمره افرادی است که به فعالیتهای سازمانهای غیردولتی بها میدهد و معتقد است تعداد این سازمانها و مشارکت آنها در حل مسائل جامعه میتواند دولت را در حال مصائب آن یاری دهد. در سال ۴۲–۱۳۴۱ برای شرکت در سمینار فرهنگی کشورهای در حال توسعه به خارج از ایران سفر نمود. در دی ماه همان سال در «کتابخانه بینالمللی مونیخ» برای کودکان، وابسته به یونسکو، دربارهٔ «مذهب و سیاست» در کتابهای کودکان مطالعه کرد و به همّت او در آنجا قسمت کتابهای ایران تأسیس شد. نمایشنامه «عروس» در تلویزیون ملی ایران اجرا و دو بار پخش شد. همزمان نمایشنامه «خانه بی بزرگتر» وی در تئاتر سنگلج به روی صحنه رفت. در بازگشت به ایران نمایشنامه «هوای مقوّایی» را نوشت. در سال ۱۳۴۵ نمایشنامه «خانه بی بزرگتر» را نوشت که در تئاتر شهر به روی صحنه آمد. داستان «گل بلور و خورشید» وی برنده جایزه بولونی در ایتالیا در سال ۱۹۶۷ و جایزه یونسکو در ژاپن شناخته شد. «زنجیر عمو زنجیر باف» نیز از داستانهایی است که فریده فرجام برای کودکان نوشته است. از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۹ شعرهای او در «دفترهای زمانه» و «مجلّه آرش» چاپ میشد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟