داوود کیانیان متولد ۱۳۲۱ در خیابان خراسان، در خانوادهای کارگری، پدر با گرایش به نمایشهای سنتی. عموی بزرگ علاقمند به فیلمهای عربی، عموی میانی عاشق نوحه گری، و عموی کوچک عشق شبیه خوانی که مرگش نیز به هنگام اجرای یک تعزیه رخ داد. عموی بزرگ در تهران ساکن بود، عموی میانی در کربلا و عموی کوچک در مشهد. پدر و ما نیز میان این شهرها در مهاجرت که کمتر درنگی برای کودکی کردن داشت. اما هنگامی که مشهد به سکونت دائم انتخاب شد، قصه و بازی پای به عرصه گذاشت. گوش سپردن به قصههای عامیانه نامادری مادر که مهربان بود و قصه گو، محصول همین دوره کوتاه بود، که نیاز به ادامه آن در نوجوانی باعث کتابخوانی و عشق به کتابهای افسانهای شد. طعم خوب تشویق و بازیگری در صحنه را که برای اولین بار در کلاس اول در تهران، در مدرسهای واقع در چهارراه مختاری شاپور چشیده بودم هرگز در مدرسههای ابتدایی مشهد تکرار نشد، مگر در خانه با اجرای نمایشهای خانگی با برادرم رضا و در کوچه باغ خونی با قصهگویی برای بچهها. این علاقه در دوران نوجوانی در دبیرستانهای مختلف مشهد به صورت سیری ناپذیری دنبال شد. مربی تئاتر ما آقای مستوفی که خود از شاگردان نوشین بود، ما را با تئاتر حرفهای و مطالعه تئاتری آشنا کرد. داوود کیانیان بعد از سربازی (سپاه دانش دوره سوم) معلم شدم و در اوائل دهه چهل بعد از اجرای تعدادی نمایشهای نیمه حرفهای و مناسبتی، با دوستانم گروه نمایشی پارت را در سال ۱۳۴۴ تشکیل دادیم و به اجرای تئاترهای حرفهای مشغول شدیم. تئاتر در حرفه معلمی من بسیار نفوذ کرد و پی بردن به این تاثیرگذاری در آموزش نوجوانان با کار آموزی در دوره اول «انستیتو تربیت مربیان امور هنری» فوق دیپلم و مربیگری تئاتر مدارس را نصیبم کرد، همانی که در پیاش بودم. پس از این بود که در سال پنجاه گروه تئاتر ویژه نوجوانان در دل گروه نمایشی پارت متولد شد و با نوجوانان به اجرای تئاتر حرفهای برای آنها پرداختیم که منجر به برپایی یک جشنواره بنام تئاتر جوان شد.