محمدبشیر رحیمی

محمدبشیر رحیمی

محمدبشیر رحیمی در سال ۱۳۵۰ در روستایی به‏نام خیابک از توابع ولایت بلخ دیده به دنیا گشود. به‏ گفته‏ خودش، صنف دوم ابتدایی بود که کودتای ۷ ثور، دروازه های مکاتب را برای همیشه به‏ رویش می‏بندد.ز سال ۱۳۶۳تحصیلات سنتی اش را در حوزه ی علمیه ای در مرکز ولسوالی شولگره شروع می‏کند. با آنکه وضعیت درسی مناسبی نداشت، با مبانی عربی (صرف و نحو) آشنا می‏شود. در ضمن، مراحلی از علم تجوید، و قرائت قرآن کریم و صوت و لحن را پشت سرگذاشته و چندی نمی‏گذرد که منحیث یک قاری برجسته‏ قرآن در منطقه شناخته می‏شود. بشیر رحیمی در نوجوانی، سرودخوان کم‏نظیری بوده است. بعدها زمینه هایی پیش می‏آید که کمی با منطق، معانی و بیان آشنا می‏شود. باید اضافه کرد که زبان عربی را نیز در همین مدت به‏خوبی یاد می‏گیرد. او سرودن شعر را از همان نوجوانی شروع می‏کند، اما نمی‏خواهد برای کسی بخواند.در سال ۱۳۷۵ در یک سمینار سراسری شعر در ایران، به مقام اول دست می‏یابد و در سال ۱۳۷۷ به عنوان یکی از شاعران برگزیده‏ی سمینار معرفی می‏شود. اشعار رحیمی در نشریه‏های افغانی در ایران و حتی مجلات هنری و تخصصی ایرانی به‏چاپ رسیده و نقد و نظرهایی را از سوی کارشناسان و منتقدان شعر معاصر در پی داشته است. اولین مجموعه‏شعر بشیر رحیمی در سال ۱۳۷۸در سلسله "گزیده ی ادبیات معاصر" از سوی "انتشارات نیستان" در ۵۰۰۰ نسخه به‏چاپ رسید و در سال ۱۳۸۰ با ۵۰۰۰ نسخه‏ی دیگر، تجدید چاپ شد. دومین مجموعه شعر رحیمی در سال ۱۳۸۵ به‏نام "در شُرُف ماه" توسط انتشارات عرفان، در ۳۰۰۰ نسخه، محمل چاپ یافت.رحیمی در سال ۱۳۸۵ به کانادا مهاجرت می‏کند و همراه با همسرش، حمیرا؛ دخترش، یسنا و پسرش، ویرا در ونکوور زندگی می‏کند. او ونکوور نیز طبق عادت فرهنگی که داشت نتوانست قلم نزند، و از این رو همراه با تعدادی از دوستان خود، نشریه‏ی "معرفت" را به‏راه انداخت که به‏دلایلی بعد از انتشار ۱۲ شماره، به‏تعطیلی کشیده شد                                                                        

کتاب های محمدبشیر رحیمی

از طنین رنگ