سقوط جامعه و یک دلقک



جایگاه هاینریش بُل در ادبیات آلمان بسیار برجسته و بی‌نظیر است به طوری که اغلب منتقدان معتقدند که به تجدید حیات ادبیات آلمانی کمک کرده است.

 هاینریش بُل، متوفی به سال 1985، نویسنده‌ی آلمانی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل است. بیشتر آثار این نویسنده که جوانی خود را در فضای سرد و دلهره‌آور جبه‌های جنگ سپری کرده است، به جامعه‌ی آلمانی در اتمسفر پس از جنگ جهانی دوم می‌پردازد. او پس از اسارت به دست آمریکایی‌ها، با پایان جنگ آزاد و همراه همسرش در شهر کلن که ویرانه‌ای بیش نبود، ساکن می‌شود. 

بُل اولین داستان خود را در سال 1947 منتشر و سپس با انتشار داستانقطار به موقع می‌رسد، در سال 49 به شهرت می‌رسد. او در سال 1971 به ریاست انجمن قلم آلمان برگزیده می‌شود و یک سال بعد یعنی در سال 72 موفق می‌شود به عنوان دومین آلمانی پس از توماس مان، جایزه‌ی نوبل ادبی را از آن خود نماید. جایگاه وی در ادبیات آلمان بسیار برجسته و بی‌نظیر است به طوری که اغلب منتقدان معتقدند که هاینریش بُل به تجدید حیات ادبیات آلمانی کمک کرده است.

 

بُل که در سال 1917 به دنیا آمده بود، دوران کودکی و جوانی‌اش با مسایل جدی و پرحاشیه‌ی ناشی از جنگ و دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی در آمیخته بود. خانواده‌ای او مسیحی کاتولیک بودند و آموزش‌های کاتولیکی در خانه و مدرسه چنان بر ذهن او اثر گذاشته بودند که ارزش‌های مذهبی کاتولیک بخشی جدایی‌ناپذیر از تفکر و آثار او شدند. با این حال از این که او را نویسنده‌ای کاتولیک بنامند نفرت داشت و حتا در سال‌های پایانی عمر نیز به همراه همسرش خروج خود از سیره‌ی کلیسای کاتولیک را اعلام کرد.

کتاب‌های هاینریش بُل در ایران طرف‌داران بسیاری دارند. او در طی زندگی خود بیش از 15 اثر بلند منتشر کرده است که بیش‌تر آن‌ها در به فارسی برگردان شده‌اند، اما محبوب‌ترین اثر وی که یکی از ماندگارترین آثار داستانی در تاریخ ادبیات آلمان نیز به شمار آورد، به یقین رمان «عقاید یک دلقک» است؛ اثری که در آن بُل کوشیده است ریاکاری‌ها و تاریکی و تلخی‌های جهان پیرامون خود را از پس صورتک یک دلقک رو به تزلزل بیان نماید. گر چه این کتاب یک رمان است و در طبقه‌ی داستان‌های عاطفی قرار می‌گیرد اما با این حال آکنده از مضامین اعتقادی و انتقادی اجتماعی و اخلاقی بوده و مانند اغلب آثار نویسنده‌اش به نوعی نمایان‌گر پوچی انسان قرن بیستمی است. این اثر که توسط اول شخص روایت می‌شود، داستان زندگی دلقکی به نان هانس اِشنیر است که توسط معشوقه‌اش ترک و طرد شده و حالا به نوش‌خواری الکل روی آورده است. او در تنهایی و انزوای خود، گذشته و حال زندگی خود را برای خواننده روایت می‌کند.

 

هانس نمونه‌ای از یک انسان سرخورده و آواره شده از جامعه‌ی سرمایه‌داری آلمان است، فردی که از یک خانواده‌ی ثروتمند و کم جمعیت بیرون آمده و مهارت‌های لازم را برای مواجهه با زندگی ندارد. پدر او پزشکی نان به نرخ روز خور است که به نازی‌ها خدمت می‌کند و دختر خود را تشویق می‌کند تا به نیروهای هیتلر ملحق شود و بدین ترتیب موجبات کشته شدن او را به وجود می‌آورد. این پیرو حزب باد، پس از شکست نازی‌ها از مذهب پروتستان روی‌گردان شده و پیرو متعصب کاتولیک می‌شود؛ یکی از پسرانش به کلیسا می‌رود تا کشیش شود و هانس نیز شغل دقلکی را پیشه‌ی خود می‌سازد.

هانس نسبت به آدم‌های پیرامون خود، تفکرات و دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به زندگی، عشق و مذهب دارد و همواره در حال مجادله‌های درونی و بیرونی است. دلقک عاشق دختری مذهبی به نام ماری است و او را علی‌رغم عدم ثبت رسمی ازدواج، همسر خود می‌داند و پس از شش سال زندگی، ماری او را به خاطر عقاید مذهبی‌اش ترک می‌کند. دلقک بی‌دین تا پایان داستان در عشق ماری می‌سوزد و مدام او را در کنار خود می‌بیند. او که اعتقاد دارد به مرض تک‌همسری دچار شده است نمی‌تواند زن دیگری را به جای ماری بپذیرد. هانس که خود را از مردم اطراف خود جدا کرده است، در یک جزیره‌ی درونی خود ساخته زندگی می‌کند و ماری تنها پل ارتباطی او با دنیای پیرامون است و حالا که از سوی او ترک شده، طبیعی است که به افسردگی شدیدی مبتلا شود. او دلیل اصلی اختلافات خود با همسرش را از چشم مذهب می‌بیند.

عقاید یک دلقک که در سال 1963 به چاپ رسیده است به دلیل نگاه‌های منفی و تندی که به کلیسا و مذهب کاتولیک داشته، در زمان خود جنجال‌های بسیاری به همراه داشت و باعث خشم محافظه‌کاران در آلمان گردید و حتا سال‌ها بعد نیز به جایزه‌ی نوبل اهدا شده به وی نیز تاختند؛ با این حال این اثر به سرعت در جامعه‌ی آلمانی زبان و پس از آن در سرتاسر جهان مورد استقبال قرار گرفت و جایگاه خوبی را در میان کتاب‌هایی با این سبک پیدا کرد.

خواننده در این اثر با چالش‌ها و تعارضات بسیاری رو به رو می‌شود؛ مانند این که نقش مذهب در روابط انسان‌ها چه اندازه است؟ میان عشق و دین کدام را باید پذیرفت؟ آیا دین خود دارای نقص است یا برداشت‌ها و رفتارهای فردی است که نقایص را به وجود می‌آورند؟ و پرسش‌های بسیاری از این دست که به کمک قلم خوب نویسنده و بیان شیوای احساسات، جذابیت خاصی را برای کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای ایجاد می‌کند که خواندن دوباره و چند باره‌ی آن را ممکن می‌سازد.