حقایقی از کتاب «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود»



با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی این داستان به‌یادماندنی و هشداردهنده از «مارگارت آتوود»، بیشتر بدانیم.

وقتی «مارگارت آتوود» تصمیم گرفت رمان «سرگذشت ندیمه» را خلق کند، احتمالا نمی دانست اثرش بیش از سی سال بعد، همچنان—و حتی شاید بیش از گذشته—در دنیای سیاست طنین‌انداز باقی خواهد ماند. این داستانِ «پادآرمان‌شهری» که اغلب به عنوان یکی از آثار برجسته و نمادین در «ادبیات فمینیستی» در نظر گرفته می شود، در حکومتی دیکتاتوری در آینده‌ای نزدیک رقم می خورد که در آن، طبقه یا گروهی از زنان که با نام «ندیمه» شناخته می شوند، به منظور تولید مثل مورد استفاده قرار می گیرند.

 

 

کتاب «سرگذشت ندیمه» که در سال 1985 جایزه‌ی «گاوِرنِر جنرال» را از آن خود کرد، اکنون به عنوان یکی از مهم‌ترین صادراتِ فرهنگیِ «ادبیات کانادا» شناخته می شود و پس از تبدیل شدن به یک سریال اقتباسی موفق، حالا مخاطبینی حتی بیش از پیش پیدا کرده است. با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی این داستان به‌یادماندنی و هشداردهنده از «مارگارت آتوود»، بیشتر بدانیم.

 

در تب اشتیاق آینده می سوختیم. شعله‌ی این عطش سیری‌ناپذیر چطور در وجودمان روشن شده بود؟ حسی که فضا را آکنده کرده بود؛ این حس حتی هنگام تلاش برای خوابیدن روی تخت های سفری نیز با ما بود، تخت ها را با فاصله چیده بودند تا نتوانیم با هم حرف بزنیم. پتوهای ارتشی داشتیم، پتوهای قدیمی که مارک «یو. اس.» رویشان را هنوز می شد خواند. لباس هایمان را تمیز و مرتب تا می کردیم و روی عسلی های پای تخت می گذاشتیم. نور چراغ ها را کم می کردند اما نه خاموش. عمه «سارا» و عمه «الیزابت» مدام در اتاق گشت می زدند. باتوم های برقی‌شان از تسمه های کمربندهای چرمی‌شان آویزان بود.—از کتاب «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود»

 


 

 

«گمانه‌زن»، نه «علمی‌تخیلی»

«آتوود» بارها بیان کرده که کتاب «سرگذشت ندیمه»، «داستان گمانه‌زن» است و نه «علمی‌تخیلی»، و همچنین این که سناریوهای رعب‌انگیزی که او در کتاب جای داده است، صرفا نسخه هایی بسط داده شده از رویدادهایی بوده که واقعا در دوره های مختلف رقم خورده‌اند. او در این باره بیان می کند: «اعدام های دسته‌جمعی، تکه‌تکه کردن انسان ها، لباس هایی مخصوص اقشار و طبقات مختلف، بارداری اجباری و تصاحب فرزند پس از تولد، کودکانی که توسط حکومت ها ربوده و با اهداف سیاسی مشخص تربیت شده‌اند، ممنوعیت سوادآموزی، نفی حق مالکیت: همه‌ی این ها نمونه هایی در گذشته دارند و بسیاری از آن ها نه در فرهنگ ها و مذهب های دیگر بلکه در غرب رقم خورده‌اند، و در بطن چارچوب مسیحیت.»

 

خلق داستان با قلم در دفترچه یادداشت

«آتوود» هنگام خلق داستان «سرگذشت ندیمه» از ابزار تایپ استفاده نکرد و بیشترِ داستان را روی دفترچه یادداشت هایی زردرنگ نوشت—در زمانی که او پیش از فرو ریختن «دیوار برلین»، در برلین غربی زندگی می کرد. «آتوود» سپس یک ماشین تحریر نسبتا قدیمی را کرایه کرد تا به گفته‌ی خودش، «دست‌خطی تقریبا ناخوانا» را تایپ کند.

 

از در پشتی بیرون می روم، به داخل باغ که بزرگ و تمیز است. چمن‌زاری در وسط، یک بید، دم‌گربه‌ای های مجنون، در گوشه ها ردیف های گل که نرگس هایشان پژمرده و لاله ها که جام هایشان باز و رنگ هایشان آشکار می شود. لاله ها سرخ‌اند و به سمت ساقه سرخگون‌تر، انگار زخم برداشته و حال رو به بهبود هستند. این باغ، قلمروی زن فرمانده است. هر از گاه که از شيشه‌ی نشکنِ پنجره بیرون را نگاه می کنم، او را در باغ می بینم.—از کتاب «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود»

 

 

تأثیرگذاری‌های گوناگون آلمان

«آتوود» تاکنون از چندین عامل تأثیرگذار بر خلق رمان «سرگذشت ندیمه» نام برده است: علاقه‌ی همیشگی او در نوجوانی به «ادبیات پادآرمان‌شهری» و رمان های «1984» اثر «جورج اورول»، «دنیای قشنگ نو» اثر «آلدوس هاکسلی» و «فارنهایت 451» اثر «ری بردبری»؛ مطالعاتش در دانشگاه «هاروارد» درباره‌ی آمریکای قرن هفدهم و هجدهم؛ و کنجکاوی او نسبت به حکومت های استبدادی و شیوه‌ی عملکرد آن ها—«آتوود» دلیل این کنجکاوی را تا حدی این موضوع می داند که خودش سه ماه پس از آغاز «جنگ جهانی دوم» به دنیا آمد.

اما تجربه‌ی «آتوود» از زندگی در آلمان هنگام نوشتن این داستان نیز برای او بسیار تأثیرگذار بود. «آتوود» در این باره می نویسد: «هر یکشنبه، نیروی هوایی آلمان شرقی انفجارهای صوتی ایجاد می کرد تا به ما یادآوری کند که آن ها چقدر نزدیک هستند. در طول اقامتم در چندین کشورِ پشت «پرده آهنین»—چک اسلواکی، آلمان شرقی—احساسی از بی‌قراری را تجربه کردم، از این که انگار تحت نظر هستم، سکوت ها، عوض کردن ناگهانی موضوع بحث، شیوه های غیرمستقیمی که افراد سعی می کردند از طریق آن منظور خود را برسانند—همه‌ی این ها بر چیزی که داشتم می نوشتم، تأثیرگذار بود.»

 

«آفرِد»، نام ابتدایی کتاب

«آتوود» قبل از برگزیدن عنوان «سرگذشت ندیمه»، قصد داشت کتابش را همنام با شخصیت اصلی داستان به مخاطبین ارائه کند. این نام، از یک اسم مردانه یعنی «فرِد» (Fred)، و یک پیشوند نشانه‌ی مالکیت (Of)  تشکیل شده است—چیزی شبیه به عبارت «of Fred» به معنای «متعلق به فرِد». «آتوود» در مقاله‌ای در «نیویورک تایمز»، دلیل دیگری را برای انتخاب این نام بیان می کند: «در این نام، معنای دیگری نیز پنهان است: کلمه‌ی «offered» (به معنای «پیشکش‌شده») که نشانگر پیشکش های مذهبی یا پیشکش کردن فرد به منظور قربانی کردن است.»

 

خلق همزمان دو داستان

«آتوود» در سال 1986 در مصاحبه‌ای با «نیویورک تایمز» درباره‌ی ماجرای نوشتن کتاب «سرگذشت ندیمه» توضیح داد: «در حال نوشتن رمانی دیگر بودم و این یکی مدام در کارم وقفه ایجاد می کرد. بعد از مدتی برایم کاملا مشخص شد تا زمانی که این داستان را کامل نکنم، نمی توانم رمان دیگرم را بنویسم. به همین خاطر از نوشتن آن رمان دست کشیدم و نوشتن این داستان را آغاز کردم.»

 

گاهی زن فرمانده یک صندلی بیرون می آورد و وسط باغش روی آن می نشیند. از دور همه چیز آرام و ساکت به نظر می رسد. حال او اینجا نیست و مدام به این فکر می کنم که کجاست. دلم نمی خواهد ناگهان با او روبه‌رو شوم. شاید در اتاق نشیمن، یک پایش را روی زیرپایی گذاشته و خیاطی می کند. التهاب مفاصل دارد. شاید هم برای «فرشته ها» در خطوط مقدم، شال‌گردن می بافد. باورم نمی شود که آن ها واقعا به چنین شال‌گردن هایی نیاز داشته باشند. به هر حال شال‌گردن هایی که زن فرمانده می بافد، خیلی کار می برند. او به طرح صلیب و ستاره که دغدغه‌ی دیگر زنان فرمانده است، اهمیتی نمی دهد.—از کتاب «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود»

 

 

فراتر از یک اثر فمینیستی

«آتوود» اعتقاد دارد با این که کتاب «سرگذشت ندیمه» جنبه های فمینیستی زیادی را در خود جای داده، اما این اثر بیش از آن که درباره‌ی «فمینیسم» باشد، درباره‌ی مفهوم قدرت و سلطه است. او در مصاحبه‌ای در سال 1986 در این باره بیان کرد: «این کتاب، پژوهشی درباره‌ی قدرت و چگونگی عملکرد آن است، و این که قدرت چگونه مردمی را که در آن حکومت زندگی می کنند، شکل می دهد یا نابود می کند.»

 

منبع‌الهام لباس‌ها

لباس هایی که زنان «گیلیاد» به تن می کنند، از «شمایل‌نگاریِ» مذهبیِ غربی الهام گرفته شده است–آبی به نشانه‌ی پاکی و نجابت «مریم مقدس»؛ و قرمز به نشانه‌ی خون زایمان و همچنین «مریم مجدلیه». سرپوش هایی که صورت زنان را پنهان می کند از لباس های «عصر ویکتوریا» و همچنین از لباس راهبه ها برگرفته شده است.

 

محبوبیت پیوسته از زمان نخستین انتشار

میلیون ها نسخه از رمان «سرگذشت ندیمه» در سراسر جهان به فروش رسیده، و این داستان تاکنون در قالب ترجمه ها و ویرایش های متعدد به مخاطبین ارائه شده است. رمان «سرگذشت ندیمه» از زمان نخستین انتشار در سال 1985 هیچ‌وقت از چرخه‌ی چاپ خارج نشده و علاوه بر موفقیت چشمگیر خود در دنیای ادبیات، به دنیای سایر قالب های هنری از جمله اپرا، باله، تئاتر، نمایش رادیویی و غیره وارد شده است.

 

روی تخت هیچ اتفاقی نمی افتاد، به جز خواب، یا بی‌خوابی. سعی می کنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیه‌بندی شود. خیلی از مسائل، ارزش فکر کردن را ندارند. فکر کردن، فرصت های آدم را از بین می برد و من می خواهم دوام بیاورم. می دانم چرا تصویرِ رنگ و روغنِ زنبق های آبی شیشه ندارد و چرا پنجره فقط تا نیمه باز می شود و چرا شیشه‌اش نشکن است. نگرانی‌شان از بابت فرار ما نیست. نمی توانیم زیاد دور شویم. نگرانِ اوج گرفتنِ خیال‌مان هستند.—از کتاب «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود»

 

 

مواجهه با ممنوعیت

کتاب «سرگذشت ندیمه» در بسیاری از دبیرستان های ایالات متحده تدریس می شود اما این رمان از نظر تاریخی، یکی از جنجال‌برانگیزترین آثار نیز بوده است. «سرگذشت ندیمه» در برخی مدارس در مناطق مختلف—از «کالیفرنیا» و «ماساچوست» گرفته تا «فلوریدا» و «آیووا»—به خاطر مسائل مذهبی و اجتماعی، به چالش کشیده یا با ممنوعیت مواجه شده است.

 

پیش‌بینی‌ناپذیری آینده

«آتوود» بیان می کند رمان «سرگذشت ندیمه»، اثری پیش‌گویانه نیست چون انجام این کار غیرممکن است. او در این باره توضیح می دهد: «اجازه دهید بگوییم این کتاب یک «ضد پیش‌بینی» است: اگر این آینده را می توان با جزئیات توصیف کرد، پس شاید چنین آینده‌ای هیچ وقت اتفاق نیفتد. اما اکتفا کردن به این‌گونه امیدواری ها نیز به تنهایی کافی نیست.»