1. خانه
  2. /
  3. کتاب و باز هم زندگی

کتاب و باز هم زندگی

پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب و باز هم زندگی

رمان
And life again
٪20
140000
112000
درباره سعیده پهلوان کندر شریفی
درباره سعیده پهلوان کندر شریفی
سعیده پهلوان کندر شریفی نویسنده ایرانی متولد ۱۳۵۱ می باشد.
قسمت هایی از کتاب و باز هم زندگی

صدایی بلند شد و زمین لرزید. حسن از خواب پرید و به سرعت به سمت در رفت. فقط یک فکر در سرش بود: باید به مامان و معصومه کمک کنم! نزدیک در اتاق بود که صدای خنده ای به گوشش رسید. خنده ای شاد و دل نشین! حسن گیج و منگ جلوی در ایستاد. نور خورشید دم غروب روی صورتش افتاد. بی اراده صورتش را برگرداند و چشمش به قاب عکس مادر و معصومه افتاد که از روی طاقچه به او لبخند می زدند. واقعیت با همه تلخی به یادش آمد. جلوی در نشست و آهی کشید که دوباره صدای خنده از کوچه به گوش رسید. صدای دختری بود که با خوشحالی می خندید. حسن جلوی در اتاق نیمه تاریک نشست و به صدا هایی که از کوچه می آمد گوش سپرد. دخترک می خندید و دو نفر که حتما پدر و مادرش بودند سعی می کردند او را آرام کنند. حسن فکر کرد: حتما برای خانه حاج محمود مستأجر اومده!

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب و باز هم زندگی" ثبت می‌کند