در نیمه دوم قرن دوم هجری، یک جماعت از غالیان افراطی از قبیل مغیرة بن سعید و ابوالخطّاب، همچنین همراهانشان مانند مفضّل بن صالح ابوجمیله و عبدالله بن قاسم حضرمی، مکتب غلوّ را تأسیس کردند. آنها در تلاش بودند مسیر معتقداتشان را ارتقاء داده و برای انتشار این مسلک، روایاتی ابداع کردند. این روایات بر اساس معتقداتشان به ائمّه اهل بیت نسبت داده میشد تا تأثیر بیشتری داشته باشد. اگرچه ائمه (ع) با این گروه غالیان به شدت مخالفت میکردند، اما آنان توانستند تا به حدی مسلک خود را گسترش دهند و به مردمان تبلیغ کنند.
این گروه انحرافی افکار خود را به شکل ادعاهای حدیثی ارائه میدادند و به ائمه (ع) ارتباط میدهند. آنها اندکی از افراد را مأمور کردند که به عنوان عوامل نفوذی، دستاوردهای آنها را در میان طرفداران ائمه معرفی کنند. بعد از اطمینان از تأثیرگذاری بر برخی از شیعیان، آثار ائمه را بهنام خودشان تهیه کرده و در آن، روایات جعلی و غلوّآمیز جا به جا کردند. این کتب جعلی تکثیر شدند و به مردم منتقل شدند، به طوری که افراد نمیدانستند اخبار جعلی در کتبی که به دست آوردهاند، از منابع اصلی آنها نیامده و بدین سان به کلام غالیان اعتماد میکردند.
غالیان توانستند تعداد زیادی از اهل علم و ادب را بهسوی خود جذب کنند و مکتب غلوّ را تقویت نمایند. این نشان میدهد که غالیان به حدی موفق شدهاند و اهداف خود را بهطور قابلتوجهی تحقق دهند. به وضوح، مکتب غلوّ در این دوران گسترش یافته و تأثیرگذاری اساتید و دانشآموزان را پیدا کرده است. بههمین دلیل، انسانهای علاقهمند به حقیقت و صداقت متعهد میشوند که در مقابل این انحراف فکری ایستادگی کنند و حقایق را اعلام کنند. بهویژه، اهل علم ملزوم است که به کمک علم و دانش خود، با ترویج مبارزه با غلوّ و جلوگیری از گسترش آن سهم داشته باشند. این کتاب تحت عنوان "غلوّ" بهمنظور راهنمایی در این مسیر نگاشته شده و به جامعه افرادی که تفکر انحرافی غلوّ را پیش میبرند، ارائه شده است.
کتاب غلو-درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین