انقلاب اسلامی ایران از ابتدای شکلگیری، با چالش مهمی در میان نخبگان و مسئولان مواجه بوده است. این چالش نتیجه دو رویکرد متفاوت به مقوله پیشرفت است: «یک چالش بزرگی همواره بر سر راه حفظ هویت این نظام وجود داشته است؛ الان هم وجود دارد، بعد از این هم خواهد بود؛ آن چالش عبارت است از چالش بین وفاداری و حفظ خطوط اصلی یعنی اصول و مبانی نظام از یک طرف و دستاوردهای پیشرفت مادی و معنوی برای نظام از طرف دیگر...این وسوسه به سراغ نخبگان و زبدگان و مسئولان میآید که نکند پایبندی ما به این اصول است که مانع میشود ما به این اهداف دست پیدا کنیم.»(رهبر حکیم انقلاب: 17/06/1390) چالش مزبور از اواخر دوره قاجار متأثر از نفوذ روشنفکران غربزده بوجود آمد و بخش زیادی از تاریخ معاصر ایران را به خود مشغول کرد؛ عدهای به بهانه رشد و توسعه و پیوستن به فرایند غربی آمریکایی جهانی شدن، بر تعدیل هویت ملی و کوتاه آمدن از اصول اصرار میکردهاند و عدهای بر این باور بودهاند که دستیابی به پیشرفت همهجانبه و عادلانه، جز با تکیه بر هویت ملی امکانپذیر نیست.
کتاب منافع ملی هویت ملی