کتاب «فلسفۀ نیچه» نوشته اریک استاینهارت، مقدمهای برای ورود به آرای فلسفی نیچه به حساب میآید. استاینهارت با نیچه نه به عنوان یک شخصیت ادبی، بلکه به عنوان یک متفکر منطقی و نظاممند به سراغ نیچه میرود و هدفش ارائه ایدههای نیچه با وضوح و دقت هرچه بیشتر برای مخاطبان ناآشنا با تفکر این فیلسوف مشهور است. مطالب مورد بحث در کتاب عبارتند از:
1. معرفتشناسی و هستیشناسی: استاینهارت در این فصل به بررسی دیدگاههای نیچه در مورد معرفت و واقعیت میپردازد. نیچه مفاهیم سنتی حقیقت و عینیت را به با زبانی برنده نقد میکند و در عوض بیان میکند که درک ما از جهان بر اساس دیدگاهها و تفاسیر پیشین ما شکل میگیرد. این دریافت نیچه در مقابل عینیت گرایی (رئالیسم) قرار میگیرد.
2. فلسفه دین: این فصل به نقد نیچه از دین، به ویژه مسیحیت میپردازد. استاینهارت جملۀ معروف نیچه در مورد «مرگ خدا» همراه با دیدگاههای او در مورد نیهیلیسم و پتانسیل ظهور ارزشهای جدید در غیاب باور دینی مورد بررسی قرار میدهد.
3. اخلاق: استاینهارت از نظریه های اخلاقی نیچه، از جمله مفاهیم اخلاق ارباب-برده و ارادۀ قدرت بحث می کند. نفی ارزشهای اخلاقی مرسوم توسط نیچه و حمایت او از ایجاد ارزشهای شخصی، موضوعات اصلی این فصل هستند.
4. ارادۀ قدرت: این مفهوم سنگ بنای فلسفه نیچه است. استاینهارت توضیح میدهد که چگونه نیچه زندگی را به عنوان یک مبارزه دائمی برای کسب قدرت و سلطه میبیند، نه فقط از نظر فیزیکی، بلکه از نظر فکری و معنوی.
5. بازگشت جاودان: یکی از ایدههای نیچه، بازگشت جاودان، در این کتاب به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. استاینهارت توضیح میدهد که چگونه نیچه از این مفهوم استفاده میکند تا افراد را به چالش بکشد تا طوری زندگی کنند و تصمیم بگیرند که گویی باید آن را برای همیشه در یک روند بازگشتی جاودانه زندگی کنند.
کتاب فلسفه نیچه