در سالهای اخیر، بحث در مورد نقش اقتصادی دولت اغلب به بحثهایی علیه مداخله تبدیل شده است. پیتر ایوانز چنین دیدگاههای سادهگرایانهای را زیر سوال میبرد و دیدگاه جدیدی از این که چرا دخالت دولت در برخی موارد موثر است و در موارد دیگر فاجعه ایجاد میکند، ارائه میکند. برای نشان دادن، او به چگونگی شکلدهی سازمانهای دولتی، کارآفرینان محلی، و شرکتهای فراملی به ظهور صنایع کامپیوتر در برزیل، هند و کره در طول دهههای هفتاد و هشتاد میپردازد.
ایوانز با این ایده شروع می کند که دولت ها در نحوه سازماندهی و پیوند آنها با جامعه متفاوت هستند. در برخی از کشورها، مانند زئیر، دولت غارتگر است و بی رحمانه چیزی با ارزش در ازای آن استخراج می کند و ارائه نمی دهد. در کشورهای دیگر، مانند کره، توسعه ای است و تحول صنعتی را ترویج می کند. در کشورهای دیگر، مانند برزیل و هند، در این بین است، گاهی کمک می کند، گاهی اوقات مانع. سالها تحقیق تطبیقی ایوانز در مورد موفقیتها و شکستهای مشارکت دولت در فرآیند صنعتیسازی در اینجا به یک اثر متقاعدکننده و سرگرمکننده تبدیل شده است که نشان میدهد اقدام موفق دولت مستلزم درک محدودیتهای خود، یک رابطه واقعبینانه با اقتصاد جهانی است. و ترکیبی از سازماندهی داخلی منسجم و پیوندهای نزدیک با جامعه که ایوانز آن را «استقلال درونی» نامید.
کتاب توسعه یا چپاول