آینه در زندگی در کارنامه آندری تارکوفسکی جایگاه بسیار مهمی را به خود اختصاص میدهد. چهارمین فیلم از هفت فیلم بلند اوست و در کانون تولیدات سینماییاش قرار میگیرد و از جهات دیگری غیر از حساب و کتاب صرفا عددی، سه فیلم پیش از خود را از سه فیلم پس از خود متمایز میکند. آینه حد اعلا و عصاره کودکی ایوان، آندری روبلف و سولاریس است. درون مایههایی را که آنها واکاوی کرده اند -دوران کودکی، جنگ، مسئولیت هنرمند و جدوجهدش، ناباوری انسان، احساس گناه و تاوان- در جهانی به غایت درهم تنیده و پرطنین گرد هم می آورد. همچنین چرخه زیبایی شناختی و عاطفی بیان هنری تارکوفسکی را به ثمر مینشاند و منادی مسیر جدیدی میشود که او در سه فیلم آخرش استاکر، نوستالژیا و ایثار دنبال میکند. آینه از بسیاری جهات بیپرواترین و برانگیختهترین گواه وجود لطف و هارمونی ایمان و مصالحه در جهان مخدوش و هراس انگیز و زندگی شخصی پرتنش و درهم ریخته است.
کتاب آینه