آرامش خوی غریبی دارد ،گاهی خیلی ناگهانی بهش بر می خورد قهر می کند و می رود. گاهی خودش را پنهان می کند. ناز می کند و مثل عروس پای سفره عقد می رود پیچیدن گل و آوردن گلاب گاهی هم اگر طبعش بکشد، می آید و برای ماه ها و حتی سال ها می ماند. آرامش، آرام است آن قدر که فراموش می شود ناپیدا می شود. به خاطر همین است که اغلب آدم ها یک عمر به دنبالش می دوند چه آنها که از او دورند و چه آنها که در آغوش دارندش! و این خاصیت آدمیزاد است.
سلام ، کتاب اول تفتال رو که خوندم ،ترغیب شدم که تاریک روشن رو هم از این نویسنده بخونم ،عالی بود
لذت بردم، بعد از مدتها یک رمان خوب از یک نویسنده جوان خوندم ، خوندنش رو توصیه میکنم
به توصیه یک نفر میخوام بخونمش ❤️
تاریک و روشن کتاب خوبی بود ،قبلا کتاب تفتال رو هم از همین نویسنده خونده بودم که هر دو عالی بود
کتاب تفتال رو خوانده بودم قلمش خیلی خوب بود ، اینکه چطور یک آدم خوش ذات دستخوش تب و تاب زندگی میشود. فلاش بک هاش خیلی جذاب بود
خیلی رمان قشنگی بود لذت بردم
موافقم، به شیوه نرم و روانی بحث جبر و اختیار را پاسخ داده