کتاب مصدق

حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیون‌‌‌‌‌‌‌ها ایرانی و نسل‌‌‌‌‌‌‌های متوالی این ملت کوچک‌‌‌‌‌‌‌ترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آورده‌‌‌‌‌‌‌اند هیچ تأسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده‌‌‌‌‌‌‌ام. من به حس و عیان می‌‌‌‌‌‌‌بینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقت‌‌‌‌‌‌‌هایی که امروز گریبان همه را گرفته به ثمر رسیده است و خواهد رسید. عمر من و شما و هر کس دیگری چند صباحی دیر و یا زود به پایان می‌‌‌‌‌‌‌رسد ولی آنچه می‌‌‌‌‌‌‌ماند حیات و سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است.
آن مرد (آزموده) گفت که من و اقدامات دولتم سبب شد که آبروی ایران و ایرانیان در انظار خارجیان ریخته شود و لابد الان که من و همفکران و همکاران مرا به نام مجرم و جانی و خائن می‌‌‌‌‌‌‌نامند و روی کرسی اتهام می‌‌‌‌‌‌‌نشانند آبروی ریخته شده باز می‌‌‌‌‌‌‌گردد.
آن مرد باید بداند که اقداماتش برای بازگشت حیثیت از دست رفته در انظار جهانیان کافی نیست و باید صبر کند تا پس از افتتاح مجدد سفارت و کنسول‌‌‌‌‌‌‌گری‌‌‌‌‌‌‌هایی که بسته شده و پس از استقرار مجدد کمپانی سابق نفت جنوب، به همان لباس، یا لباس یک کمپانی بین المللی آن وقت ادعا کند که لکه ننگ ملی شدن صنعت نفت و ملی شدن شیلات از دامان او و حامیانش زدوده شده است. چون از مقدمات کار و طرز تعقیب و جریان دادرسی معلوم است که در گوشه زندان خواهم مرد و این صدا و حرارت را که همیشه در خیر مردم به کار برده‌‌‌‌‌‌‌ام خاموش خواهند کرد و دیگر جز این لحظه نمی‌‌‌‌‌‌‌توانم با هموطنان عزیز صحبت کنم...