1. خانه
  2. /
  3. کتاب پذیرایی با گلوله

کتاب پذیرایی با گلوله

پیشنهاد ویژه
3.8 از 1 رأی

کتاب پذیرایی با گلوله

Reception with bullets
٪20
20000
16000
معرفی کتاب پذیرایی با گلوله

بیشتر افراد کاروان بیرون زائرسرا جمع شده بودند. غفور پرچمی را دست گرفت و جلوتر از همه حرکت کرد. بقیه هم دنبال او راه افتادند. یکی از خدمه کاروان با صدای بلندی گفت: «الموت لآمریکا. الموت لاسرائیل.»

زوار همین را تکرار کردند. صدایشان در خیابان پیچید. زیور پرچمی را که غفور تکان میداد، دید. دهانش را به گوش بهناز نزدیک کرد و گفت: امروز حاج غفور خیلی خوشحاله. عروسی دخترامونم اینقدر خوشحال نبود.

(برگرفته از متن ناشر)

دسته بندی های کتاب پذیرایی با گلوله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پذیرایی با گلوله" ثبت می‌کند