«حقوق بشر» کتابی کوتاه اما مفید، نوشتۀ جیمز نیکل، فیلسوف آمریکایی است که به سبک روشن و روان به شرح حقوقبشر مانند آزادیهای اساسی، حقوق دادرسی، حقوق اجتماعی و حقوق اقلیتها میپردازد. نیکل کتاب خود را با توضیح اینکه اساسا مفهوم حقوقبشر به چه معناست و چرا برای انسان چنین حقوقی ارزشمند است، آغاز میکند. وی سپس به بحث در مورد ماهیت و چیستی چهار دستۀ اصلی حقوق بشر، یعنی آزادیهای اساسی، حقوق دادرسی، حقوق اجتماعی و حقوق اقلیتها، پرداخته و میکوشد تا ضرورت و اهمیت رعایت آنها را بیان کند. وی پس از این، نمونههایی از حقوق خاصی را که ذیل این چهاردسته قرار میگیرند، مانند آزادی بیان، محاکمۀ عادلانه، حق آموزش همگانی و تعیین سرنوشت، را ارائه میدهد و منازعات تفسیری متفاوت و متنوع از این حقوق را بیان میدارد. نیکل در این کتاب از ارتباط حقوق بشر با فلسفۀ اخلاق و سیاست نیز صحبت میکند. وی توضیح میدهد که بنیان حقوق بشر باید در یک فلسفۀ اخلاق و سیاست تثبیت شود. نیکل از همینجا پل میزند و آخرین بحث کتابش را مطرح میسازد. به عقیدۀ نیکل، جامعۀ معاصر ما دچار آفتهای معرفتشناختی، نظیر نسبیگرایی اخلاقی، واقعگرایی سیاسی و شکاکیت، شده است؛ اما نباید منفعلانه تن به این آفتها داد، بلکه میبایست با این چالشها درگیر شد و به آنها پاسخ داد تا اصلا بتوان از امکان و معقولیت طرح حقوقبشر در یک جامعۀ جهانی دفاع کرد. در این راه، علاوهبر پیشرفت نظری، نیکل پیشنهادها و راهکارهایی عملی برای تقویت و بهبود وضعیت اجرای حقوق بشر ارائه میکند. راهکارهایی نظیر تقویت نهادهای بینالمللی، افزایش آموزش و آگاهی و افزایش همکاری بین جوامع بینالمللی. با این توضیحات، میتوان گفت این کتاب برای آشنایی اولیه هر شخصی در جامعه با حقوق بدیهی انسانی خود میتواند مثمرثمر واقع شود و از آن جایی که قصد نیکل در نوشتار این کتاب نیز همین بوده است، نتیجتا با قلمی روان دست به نوشتن زده است تا کتاب برای همگان قابل فهم باشد.
کتاب حقوق بشر