"از پاریز تا پاریس" سفرنامهای است به قلم دکتر "محمدابراهیم باستانی پاریزی"؛ شخصی که خود اذعان دارد بیشتر عمر خویش را صرف سفر نموده است. او در این سفرنامه به اولین سالهای سفر خود که از کوهستان پاریز آغاز گرفت، اشاره میکند. سفری که به سیرجان و با هدف تحصیل در مقطع ششم ابتدایی صورت گرفت و از همان سالها، دکتر "محمدابراهیم باستانی پاریزی" دائم در سفر بود. او جزییات دلنشینی را با همان زبان گرم و سادهی همیشگیاش بیان میکند؛ از نخستین دعای سفری که پدرش در گوش او خواند تا سفر به سرزمینها و شهرهای مختلف، دکتر "محمدابراهیم باستانی پاریزی" این خاطرات را چنان زنده و ملموس بیان میکند که گویی خواننده با او "از پاریز تا پاریس" همسفر و همقدم بوده است.
این کتاب مملو از اصطلاحات و دانستنیهایی است که خواه به محل زندگی شخص وی در پاریز و خواه به مکانهایی که به آن سفر کرده بود، برمیگردد. از خرجین پر از نان خشکه و پوست پنیر تا شکمبه قرمه و مغزو، از جوزاقند تا کشک خلال، دکتر "محمدابراهیم باستانی پاریزی" توشهی سفرهای سادهی اولیهاش و نحوهی صورت گرفتن این مسافرتها را تعریف میکند. او مخاطب را گاهی بر پشت چهارپا مینشاند و رختخوابش را نیز پشت همان مرکب میبندد تا ده فرسنگ مسیر را یک شبه همراه وی گز کند و گاهی او را در یک هواپیمای بزرگ و مجلل با بوفههای پذیرایی متعدد مینشاند تا شهر را زیر نورافکن هواپیما تماشا کند. از تجربهی مسافرت در سالنهای آراسته و فیلمهای سینمایی که در مسیر برای مسافران پخش میشد تا تعاملات مسافران با هم سخن میگوید و اینکار را چنان گرم و صمیمی انجام میدهد که گویی سفر هم اکنون جریان دارد.
در پاکستان نام های خیابان ها و محلات اغلب فارسی و صورت اصیل کلمات قدیم است. خیابان های بزرگ دو طرفه را شاهراه می نامند، همان که ما امروز اتوبان می گوییم! بنده برای نمونه و محض تفریح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را که در آنجاها به کار می برند و واقعا برای ما تازگی دارد در اینجا ذکر می کنم که ببینید زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیّتی دارد و به قول معروف چه رلی بازی می کند. نخستین چیزی که در سر بعضی کوچه ها می بینید تابلوهای رانندگی است. در ایران اداره ی راهنمایی و رانندگی بر سر کوچه ای که نباید از آن اتومبیل بگذرد می نویسد: عبور ممنوع و این هر دو کلمه عربی است، اما در پاکستان گمان می کنید تابلو چه باشد؟ راه بند! فارسی سره ی سره و مختصر و مفید، حداکثر سرعت را در آنجا حداکثر رفتار تابلو زده اند! و توقف ممنوع را پارکینگ بند اعلام کرده اند. تاکسی که مرا به قونسلگری ایران درکراچی می برد کمی از قونسلگری گذشت، خواست به عقب برگردد،یکی از پشت سر به او فرمان می داد، در چنین مواقعی ما می گوییم: عقب، عقب، عقب، خوب! اما آن پاکستانی می گفت: واپس، واپس،بس! و این حرفها در خیابانی زده شد که به شاهراه ایران موسوم است. این مغازه هایی را که ما قنادی می گوییم( و معلوم نیست چگونه کلمه ی قند صیغه ی مبالغه و صفت شغلی قناد برایش پیدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته اند؟) آری این دکانها را در آنجا شیرین کده نامند! از اسم روزنامه های معتبر می گذریم که به نام ستاره کراچی و آغاز و امروز و شیعه و امثال آن منتشر می شوند. آنچه ما هنگام مسافرت اسباب و اثاثیه می خوانیم، در آنجا سامان گویند. سلام البته در هر دو کشور سلام است. اما وقتی کسی به ما لطف می کند و چیزی می دهد یا محبتی ابراز می دارد، ما اگر خودمانی باشیم می گوییم: ممنونم، متشکرم، اگر فرنگی مآب باشیم می گوییم مرسی اما در آنجا کوچک و بزرگ، همه در چنین موردی می گویند: مهربانی! واقعا بهتر از این تعبیری برای ابراز تشکر دارید؟ ما اصرار داریم که بگوییم پارک فلان و پارک بهمان پارک نیاوران را پلاک هم روی آن زده ایم. اما آنها بزرگترین پارک شهر خود را جناح باغ تابلو زده اند. آنچه ما شلوار گوییم در آنجا پاجامه خوانده می شود. این قطار سریع السیر را در آنجا تیز خرام می خوانند! جالبترین اصطلاح را در آنجا من برای مادر زن دیدم، آنها این موجودی را که ما مرادف با دیو و غول آورده ایم خوش دامن گفته اند. واقعا چقدر دلپذیر و زیباست.
سلام،کاش یکم جیب مردم و توان مالیشون هم دیده بشه،تا کسانی که دوس دارن اهل مطالعه باشن هم بتونن تهیه کنن،و اینطور تعداد باسوادها و اهل مطالعه بیشتر بشه..هرچند میدونم قیمت کتابهای اینچنینی و پرمحتوا،با پول قابل سنجش نیست...و متاسفانه من تا الان نتونستم بخونمش،فقط بهم معرفی شده و میتونم به کسی که میتونه معرفیش کنم..
سلام،کاش یکم جیب مردم و توان مالیشون هم دیده بشه،تا کسانی که دوس دارن اهل مطالعه باشن هم بتونن تهیه کنن،و اینطور تعداد باسوادها و اهل مطالعه بیشتر بشه..هرچند میدونم قیمت کتابهای اینچنینی و پرمحتوا،با پول قابل سنجش نیست...و متاسفانه من تا الان نتونستم بخونمش،فقط بهم معرفی شده و میتونم به کسی که میتونه معرفیش کنم..
واقعا درست میفرمایید دوست عزیز
دلیل قیمت عجیبش چیه ؟
ارزش بالای کتابه، باید بخونی تا بفهمی چی میگم
عالی، بود لذت بردم
من هم پاریزی هستم ،مشهد نی ریز
من هم پاریزی هستم
به طور کلی کتابهای باستانی پاریزی فارغ از محتوا، جذابیت، گیرایی و طنزی زیبایی داره که خواه ناخواه شما رو به خوندنش جلب میکنه. این کتاب هم مجموعه سفرنامههای باستانی پاریزی هست که در یک جا گردآوری شده. اگر میخواین کتاب تاریخی جذاب و پر کشش بخونید سراغ آثار باستانی پاریزی برین
چقدر خوشبختیم که میتونیم چنین کتابهای جذابی رو بخونیم و چقدر خوشحالم که این نویسندههای گرانبها رو داشتیم