تاریخ، تفسیری از انگیزش های انسانی است؛ و از آن جایی که ما مسوولیت تفسیر انگیزش های افراد معاصر خود و دوستان و افراد نزدیک در زندگی روزانه ی خود را داریم، به سختی می توان انگیزش های آن دسته از کسانی را تفسیر کرد که قرن ها پیش از ما زیسته اند. بدین ترتیب باید سوابق تاریخی را با نهایت احتیاط پذیرفت.
متاسفانه توجیه خوبی نیست که به علت مجزا بودن بخشها هر صفحه یک یا دوجمله چاپ کنیم و کتاب مثلا ۸۰ صفحه ای رو در ۱۸۰ صفحه چاپ کنیم! کتاب یک سری یادداشتهای نویسنده هست و موضوعات آن چنان مجزایی نداشته که لازم باشه یک خط رو در یک صفحه چاپ کنن و بعد برن یک خط رو در صفحهی بعد چاپ کنند.برای جدا کردن هر قسمت یک تیتر کافی بود.لا اقل قرار بود یک خط رو در یک صفحه با چنین توجیهی چاپ کنند بقیهی صفحه رو خالی نمیذاشتن یه عکس گل و بلبلی چاپ میکردن خستگی چشم مون رفع میشد و دلمون هم وا میشد
کتاب میتونست توی ۸۰ صفحه خلاصه بشه ، بعضی صفحات فقط یک جملهی یک خطی نوشته شده داخلش.هم هزینه کمتر میشد و هم کاغذ کمتری مصرف میشد.نمیدونم چرا کتاب رو اینجوری چاپ کردن....
احتمالا به خاطر مجزا بودن بخشها بوده، من متن زبان اصلیش رو دیدم به همون ترتیبی.