آیرین، نگهبان آتش، که خانه اش را ترک کرده و به سرزمین دشمن پناهنده شده، می بایست پیش از آن که دیر شود اعتماد پادشاه را به خود جلب کند. او با ترک سرزمینش خوآنیرا، و پشت کردن به نگهبانان دیگر، پل های پشت سرش را خراب کرده و راهی برای بازگشت نمی بیند، پس چاره ای ندارد جز این که با رازهای پنهانش در تورا، کشوری غریب برای خود خانه ای بسازد. آیرین نه تنها می بایست راهی برای مخفی ماندن از چشم تعقیب کنندگانش پیدا کند، بلکه می بایست میان قومی وحشی که او را غریبه ای خطرناک می دانند زنده بماند.
کتاب قشنگی بود