گیتی! تو اگر نباشی تحمل این لحظه ها برایم دشوار است. تو را در کنارم حس میکنم که با تمام این بدبختی ها کنار می آیم. صدایت آرامم میکند. تمام خستگیهایم را می زداید. من بنده محبت توام گیتی، درست مانند هر جنبنده دیگری که بنده محبت است. این که کنارم مینشینی و دستت را دور گردنم میاندازی، من دیگر اشک نمیریزم و لبخند میزنم. تمام سختیهای زندگی را تاب می آورم. می پرسی چرا در چشمانت همیشه رگه ای از درد دیده میشود؟ من سکوت میکنم. نمیخواهم از دردهایم به تو بگویم و تو را هم ملول کنم. چهره شاد تو را هم غم بگیرد. در عوض لبخند میزنم. لبخند همچون موسیقی بی کلام است. خودت باید حسش کنی و برداشتی از آن داشته باشی.
(برگرفته از متن ناشر)