رمان «سلام زیبا» در مورد قدرت عشق است و در پس روایتی دقیق سعی دارد عشق را نهتنها بهعنوان چیزی که میشناسیم؛ بلکه بهعنوان دستاویزی برای نجات انسانها معرفی کند.
نویسنده در این داستان با خلق تصاویری بکر از زیباییهای جهان نشان میدهد که اگر چه دنیا خود را با آلام و سختیها به افراد نشان میدهد؛ اما در پس این سختیها زیباییها و عشق است که خودنمایی میکند. این رمان فرصتی برای دوباره دیدن را در اختیار مخاطب قرار میدهد. داستان مربوط به دلدادگی ویلیام واترز و جولیا است. ویلیام در خانوادهای غمزده و پر از تروما رشد کرده و در بدو جوانی راه نجات خود را جدایی از خانواده به بهانهی بورسیه تحصیلی در دانشگاه نورث وسترن شیکاگو یافته است. جولیا اما برعکس در خانوادهای صمیمی و مهربان رشد کرده است. پیوند ناگسستنی و سرشار از عشقی که بین خانواده و خواهران جولیا است درست نقطه مقابل وضعیتی است که در خانواده ویلیام بوده است. دیدار رخ میدهد و دانشگاه محل آشنایی و دلدادگی این دو نفر میشود. جولیا همانطور که در خانوادهاش نقش مادر دوم را برعهده داشته و مراقب مشوق بقیه بوده، دراینارتباط هم حامی مرد جوان میشود. جولیا در ذهنش ویلیام را همسری مناسب و پدر درخور برای فرزانش تصور میکند و برای رسیدن به این هدف شغلی در دانشگاه برای ویلیام دستوپا میکند. زندگی با زیبایی شروع میشود؛ اما در ادامه گذشتهی سیاه ویلیام و محبتی که خانواده از او دریغ داشته است بر سرزندگی جدید خراب میشود. روزهای ناامیدی و سیاهی فرامیرسد و تا جایی پیش میرود که روابط پر مهر خانوادهٔ جولیا تحتتأثیر قرار گرفته و رو به فروپاشی میرود. رمان «سلام زیبا» با ارجاعات مختلف و شخصیتپردازی دقیق، رمان کلاسیک «زنان کوچک» را در ذهن مخاطب تداعی میکند و بهنوعی ادای دین نویسنده به این اثر باارزش است. اینکه جولیا با این وضعیت بحرانی چه میکند و آیا محبت و عشق میتواند از پس این بحران خانواده را نجات دهد پرسش اساسی رمان است که نویسنده به زیبایی آن را جواب داده و با پایانی احساسی مخاطب را به وجد میآورد.
کتاب سلام زیبا