1. خانه
  2. /
  3. کتاب المبدا و المعاد

کتاب المبدا و المعاد

3.7 از 1 رأی

کتاب المبدا و المعاد

The origin of the being and the Resurecion
ناموجود
100000
معرفی کتاب المبدا و المعاد
«المبداء و المعاد» به همراه دو کتاب دیگر (شواهد الربوبیه، و المسائل القدیسه) به نوعی تلخیص کتاب «اسفار اربعه» تالیف «ملاصدرای شیرازی» ( 979 - 1050 ق) است. ملاصدرا، کتاب «مبدا و معاد» را تحت تاثیر کتاب «مبدا و معاد ابن سینا» به زبان عربی تحریر نموده و حتی در ترتیب و انتخاب مباحث نیز از وی پیروی کرده است؛ زیرا وی اعتقاد دارد ابن سینا حق را دریافته و از آن تجاوز نکرده است.
کتاب حاضر از دو بخش تشکیل شده است:
بخش نخست تحت عنوان «ربوبیات و مفارقات» که شامل سه گفتار است: مبدا وجود، صفات واجب و افعال واجب. در بحث از مبدا، فطری بودن وجود خدای متعال و توجه عرفا در حالت های دشوار برای رسیدن به حق تعالی و براهین اثبات واجب آمده است.
در مبحث صفات الهی به مسئله علم خداوند، قدرت، حیات، سمع و بصر، ابتهاج و لذت حق متعال، عشق، کیفیت محبت خدای متعال و مانند آن اشاره می شود؛ سپس در بحث از افعال الهی؛ موضوع مجردات و ترتیب نزول تا اجسام و محددالجهات و احکام آنها تبیین گردیده است.
بخش دوم کتاب که به بحث درباره معاد اختصاص دارد در سه مقوله «کیفیت تکوین»، «معاد جسمانی» و «ضرورت نبوت تبیین و تحلیل معجزه، کرامات و سعادت انسان» تنظیم شده است.
در هر دو بخش کتاب، ملاصدرا با ذکر شواهد و مطالبی از مبدا و معاد ابن سینا، به شرح و نقد آنها اهتمام نموده است. در تصحیح این کتاب از دو نسخه «کتابخانه استاد علامه حاج میرزا محمدحسین طباطبایی تبریزی» و «نسخه خطی ملکی(چاپ دانشگاه تهران)» استفاده شده است.
درباره محمدبن ابراهیم ملاصدرای شیرازی
درباره محمدبن ابراهیم ملاصدرای شیرازی
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی، ملقب به صدرالمتألهین یا ملا صدرا متأله و فیلسوف در نهم جمادی‌الاولی 979ق، در شیراز، دیده به جهان گشود. آنچه به يقين از او مى‌‏دانيم اين است كه او در شيراز، از پدرى صالح به نام ابراهيم بن يحيى قوامى متولد شده است و گفته‌‏اند: ابراهیم، از وزيران دولت فارس به مركزيت شيراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمى‌‏شد، لذا نذر كرد درصورتى‌كه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقيران و اهل علم، بسيار كمك كند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق يافت. اين فرزند، در دامن پدر، با عزت و كرامت آموزش ديد و پدر، او را به فراگيرى دانش تشويق نمود.
وقتى پدر وفات يافت، محمد براى تكميل تحصيلات خود به اصفهان كه مركز دانش و دولت در عهد صفويه بود، مهاجرت كرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مى‌‏شود كه هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زيرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس شيخ بهاءالدين عاملى شركت نمود؛ درحالى‌كه هركسى، شايستگى حاضر شدن در درس شيخ بهائى، شيخ‌الاسلام آن زمان را نداشت.
صدرالمتألهين، چنان شیفته آموختن بود كه همه اموالى را كه پدرش بر جاى گذاشته بود، در راه تحصيل دانش صرف كرد. او به مكتب فلسفى-عرفانى كه در آن زمان پيروان زيادى داشت، روى آورد. اين مكتب، چنان اشتياقى را در او برانگيخت كه راه را بر ديگر گرايش‌هاى او بست و از او عارف و فيلسوف و متألهى يگانه و بى‏‌نظير یا كم‏‌نظير پديد آورد. او خود به اين عشق و اشتياق، در مقدمه «اسفار»، اشاره كرده و گفته است: براى درك فلسفه الهى، در جوانى تلاش بسيارى كردم.
عشق او به فلسفه و گرايش به آن، موجب جلب توجه او به درس فيلسوف عصر خود، محمدباقر ميرداماد، متوفاى 1040ق، شد. صدرالمتألهين، در بسيارى از نوشته‌‏هايش، از او به بزرگى ياد نموده و از جمله در شرح حديث اول اصول كافى، آورده است: «سيد و سند و استاد و تكيه‏‌گاه من در معالم دين و علوم الهى و معارف حقيقى و اصول يقينى...».
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب المبدا و المعاد" ثبت می‌کند