شناخت واژگان یک علم، نقش اساسی در فهم درست آن ایفا می کند. یکی از چالشهای علومی نظیر مدیریت و به صورت مشخص"علم راهبرد" این است که فهم مشترک و درست و علمی از واژگان وجود ندارد و به همین خاطر بسیاری از اوقات کلماتی که استفاده می شوند با معنای واقعی خود متفاوت هستند. این کتاب تلاشی است بهمنظور ایجاد "فهم درست" در علم راهبرد. این کتاب به هیچ عنوان رویکرد تبیین نظریه یا پذیرش یک نگاه تئوری یا رد نظریة دیگری را ندارد. بلکه در تلاش است واژگان رایج در مراحل تدوین، اجرا، نظارت و کنترل و عملیات را به گونهای علمی تعریف کند که استفادهکنندگان، واژههای مترادف و متضاد را بهدرستی بشناسند.