کتاب همه شجاعتی که یافتیم

All the Courage We Have Found
یک رمان تاریخی پراحساس و زیبا از جنگ دوم جهانی
کد کتاب : 125995
مترجم :
شابک : 978-6001828355
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 336
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2022
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب همه شجاعتی که یافتیم اثر کارلی شابفسکی

کتاب «همه شجاعتی که یافتیم» نوشته کارلی شابفسکی، یک رمان حماسی و دراماتیک است که داستانی دلهره‌آور از جنگ جهانی دوم و نقش زنان در مقاومت را روایت می‌کند. این اثر، با پرداختن به موضوعاتی چون شجاعت، عشق و قربانی، خوانندگان را به دل یکی از تاریک‌ترین دوره‌های تاریخ بشریت می‌برد و قصه‌ای الهام‌بخش و در عین حال پرتنش را بیان می‌کند. داستان در فرانسه سال 1942 روایت می‌شود و به زندگی کاسیا، یک عامل رادیویی که از لهستان به فرانسه فرار کرده تا با گروه مقاومت فرانسوی همکاری کند، می‌پردازد. کاسیا که برنامه‌ریزی کرده بود تنها به سفر خود ادامه دهد، با دختری لال به نام الودی در ورشو برخورد می‌کند. الودی که با چشمانی قهوه‌ای و سبز، یادآور کسی است که کاسیا عمیقا دوست داشته، به طوری که او نمی‌تواند این دختر را پشت سر بگذارد، حتی با وجود تمام خطرات. در فرانسه، کاسیا و الودی در یک مزرعه با هوگو، عضو ناخواسته‌ی مقاومت، مستقر می‌شوند. با گذشت زمان و به اشتراک گذاشتن گفتگوهای زمزمه‌وار و کندل‌لیت، هوگو متوجه می‌شود که کار کاسیا به عنوان عامل رادیویی چقدر شجاعانه و پرخطر است و این دو به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. اما کار کاسیا به عنوان عامل رادیویی روز به روز خطرناک‌تر می‌شود. با نزدیک شدن نیروهای آلمانی به موقعیت او، هر پیام رادیویی می‌تواند دشمن را به در خانه‌ی او، به هوگو و الودی نزدیک‌تر کند.
«همه شجاعتی که یافتیم» داستانی دلخراش و همزمان گیرا درباره‌ی تصمیم شجاعانه یک زن برای ریسک کردن همه‌چیز به منظور نجات دادن تعداد بیشتری از افراد از دست نازی‌ها است. این رمان که سرشار از احساسات و حرکت‌های دراماتیک است، برای طرفداران آثاری چون "خالکوبی آشویتس"، "وقتی ما خودمان بودیم" و "شبکه آلیس" ایده‌آل است.

کتاب همه شجاعتی که یافتیم

قسمت هایی از کتاب همه شجاعتی که یافتیم (لذت متن)
کیت برای ارسال پیامی فوری در دل سیاه شب از مزرعه خارج می شود. صدای ضربان قلبش در گوشش طنین انداخته است. رادیو را محکم بغل گرفته است. وحشت را در عمق وجودش احساس می کند. کیت خوب می داند این پیام می تواند او را به چنگ نازی ها بیندازد. مأموریت جدیدش به قدری حساس و خطرناک است که طول عمرش را هفتگی میسنجد.